مشکلات دوران عقد و گرفتن حق و حقوق

سلام خدمت مشاور عزيز. من حدود 20 ماهه عقد کردم. ايشون با هر بحث کوچيکی که بينمون ميشد سريع ميگفت ما به درد هم نميخوريم جدا بشيم. اواخر رفتاراشون به شدت سرد بود يک خواهر از مادر ناتنيشون داشتن که به شدت علاقه داشت به اون. من کنارش بودم ولی همش چشمش به اون بود بغلش ميکرد حتی شوخيای زشتی با اندام اون ميکرد و اين منو عصبی ميکرد و باعث بدخلقی من ميشد. از طرفی نامادريش به همه کارای ما کار داشت. شوهرم هميشه جای اينکه کنار من باشه هميشه روبروی خودم حس ميکردم. تا اينکه فهميدم با دختری که قبل از من باهاش دوست بوده هنوزم در ارتباطه ولی باز به خانوادم نگفتم رفتيم مشاوره گفت دوستم نداره برای همينم هست که سرده. بار اخر اومد گفت دوست ندارم نميخوامت حسی بهت ندارم. باعث شد من به خانوادم گفتم قصدم جدايی نبود پدرم با پدرش صحبت کرد چند نفر برای وساطت رفتن ولی کسي سراغم نيومد خودشم پيام ميداد هر غلطی دوست داری بکن. حدود دو ماه صبر کردم و منتظر موندم ولی انگار نه انگار. بعدش براي مهريه و نفقه اقدام کردم. حتی در دادگاهم حاضر نميشه فقط يکبار برای نفقه اومد گفت نميخوامت. تو اين 6 ماه بهش پيام ميدادم ازش خواهش ميکردم که برگرده زندگيمونو درست کنيم ولی گفت نميخوامت. الان 6 ماهه منو گذاشته رفته نه سراغم مياد نه دادگاه حاضر ميشه. دغدغم الان اينه اگه من مهريمو بگيرم اون ميتونه طلاق نده؟ اگه بخوام همه چی رو ببخشم خيلی خوش به حالش ميشه آخه اون نميخواد زندگی کنه. از همه بدتر دوشيزگی منو ازم گرفته. تکليف طلاهايي که هديه دادن بهم و واسم خريده چی ميشه؟ اين آدم روح و روان منو بهم ريخته حالم اصلا خوب نيست

بگيد من چيکار کنم؟ ممنون ميشم از راهنماييتون.