سلام
عزیزم این طور که من از صحبت هاتون متوجه شدم شما احساس امنیت تون رو به خاطر رفتارهای همسرتون از دست دادید
و اینکه شما فکر میکنید همسرتون شما و حرفهای شما رو نادیده گرفته و به شما اونطور که باید ممثل دانشگاه و همکلاس ها توجه نمیکنه.
همونطور که همسرتون نیاز دارند در مورد تعهد زندگی مشترک و واولویت قرار دادن در زندگی زناشویی اطلاعاتی رو کسب کنن شما هم نیاز دارید کمی حساسیت تون رو نسبت به هر حرکت و هرحرفی کم کنید البته من متوجه هستم رفتارهمسرتون در مورد اینکه شما باردار بودید و گفتند که شکمت رو پنهان کن حس بدی گرفتید و اذیت شدید
از همسرتون بخواهید که دوست ندارید تمام حرفهای که همکلاسی ها تون میگن بدونید چون کمکی نمیکنه بهتون جز اینکه حال تون رو بهم بریزه
و بعد کمی در مورد مرز گذاشتن در روابط باهاشون صحبت کنید . که خیلی خوبه دوست های دانشگاهی داره و شما احترام میزارید اما مراقب باشن دوستی و صمیمت زیاد منجر به این نشود که مرزها درهم تنیده شود و زندگی مشترک شما دچار آسیب بشه.
بیشتر صحبت ها و تمرکز تون رو روی خودتون و همسرتون بزارید. مراقب باشید وظیفه مادری شما رواز نقش همسری دور نکند
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید