دوست من سلام
وقت بخیر
در رابطه با داشتن یک رابطه ی خوب, "علاقه" فقط یکی از عوامل است که به تنهایی کافی نیست ، زیرا بخش زیادی از این علاقه که در واقع هیجان است و نه عشق بعد از مدت کوتاهی چه در دوستی چه در ازدواج فروکش میکند و همه چیز از عادی هم عادی تر میشود. به نظر میرسد توجه شما صرفا به میزان علاقه ای است که به شخص مقابلتان دارید یا ندارید و اگر میزان هیجانی که در رابطه قبلی تجربه کردید عدد 100 در نظر بگیریم و هیجان این رابطه برای شما 40 است مدام در ذهن خود در حال مقایسه کردن میزان علاقه خود دراین دو فرد هستید، اما در واقع چیزی که سبب ایجاد جذابیت و علاقه به یک نفر در شما میشود گذر زمان و ازدواج کردن نیست بلکه فاکتورهای دیگر شخصیت فرد مقابل است که به نظر میرسد برای شما به اندازه کافی جذاب نیستند اما تا حدی هم راضی کننده هستند به همین دلیل شما هر از گاهی این آقا را پس میزنید چون جنبه های واقعی شخصیت ایشان که برای شما به اندازه کافی جذاب نیستند بیشتر به نظر شما میاید. حس دوست داشتن این اقا نسبت به شما نباید باعث احساس گناه در شما شود و اینکه چه آدم بدی هستید اگر ایشان را دوست ندارید بلکه برای اینکه از تردید درباره انتخاب خود بیرون بیایید بهتر است لیستی از چیزهایی که در دوستتان دوست دارید و چیزهایی که در او دوست ندارید تهیه کنید ، سپس یک لیست دوم درست کنید و بدون اینکه به این فرد و فرد قبلی زندگی خود فکر کنید بنویسید همسر ایده آلی که دوست دارید انتخاب کنید چه خصوصیاتی باید داشته باشد و بعد دو لیست خود را که از دوست خود و از ایده آل خود نوشتید با هم مقایسه کنید اگر تفاوت دو لیست با هم زیاد است صرفا به دلیل گذشتن یک سال از رابطه، به دلیل ترس از تنها ماندن و به امید معجزه با گذر زمان به ازدواج تن ندهید شما در سنی قرار دارید که ازدواج به هیچ عنوان برای شما دیر نیست . اگر همچنان مشکل باقی بود و برای کمک کردن به خودتان نیاز به مشاور داشتید حتما از صحبتهای مشاور حضوری بهره بگیرید. موفق باشید
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید