سلام
امیدوارم که خوب باشید دوست من
نشانه های رفتاری که از همسر خود ذکر کردید از نشانگان اختلال شخصیت خود شیفته است که میتونه خیلی شدید یا کم باشه و در این نوع ارتباط معمولا شما در طولانی مدت فرسوده میشوید، همانطور که خودتون ذکر کردید همیشه در ارتباط با چنین شخصی پیکان اتهام به سمت شما است و مدام احساس میکنید که مسول راضی نگاه داشتن همسرتان هستید اما هیچ حمایتی دریافت نمیکنید. واقعیت این است که زندگی با شخصی که اعتقاد دارد رفتارش هیچ مشکلی ندارد و مسولیت زیادی هم در برابر اطرافیان خود ندارد صبر و تحمل زیادی میخواهد اما نکته ای که وجود دارد این است که تغییر رفتار چنین شخصیتی تقریبا غیر ممکن است. اما به نظر من مهم تر از تغییر رفتار همسرتان فکر کردن به عامل هایی است که در درون شما وجود دارد و سبب جذب شدن یا پس زدن همسرتان در شما شده است.به ویژگی های خود خوب فکر کنید، ببینید چه چیزی در وجود شما هست که یک فرد خودشیفته را خوشحال میکند؟ مثلا همین که خیلی اهل اعتراض کردن نیستید، یا خیلی اهل درخواست کردن از همسرتان نیستید.تا زمانی که اینگونه رفتار میکنید همه چیز برای ایشون خوب به نظر میرسد اما آیا همیشه میتونید به این شکل رفتار کنید؟ اگر به فرض خواستید با همسر خود زندگی را ادامه بدهید به عنوان پدر انتظارات بیشتری از ایشون نخواهید داشت؟ خواهشی که از شما دارم این است که برای گرفتن یک تصمیم درست موضوع سن رو به هیچ عنوان ر نظر نگیرید. بلکه اول از همه کیفیت یک زندگی، مقدار آرامش و سلامت روانی که در اون زندگی وجود داره و اهدافی که فکر میکنید با زندگی کردن در کنار همسرتون میتونید بهش برسید یا خیر رو در نظر بگیرید، حالا که یک فاصله ی نسبتا طولانی بین شما و ایشون افتاده خواسته هاتون و چیزهایی که باعث نارضایتی شده رو به زبون بیارید و اطعانه اعلام کنید که برای ترمیم ارتباطتون به مشاور احتیاج دارید، اگر باز هم قبول نکردند به تنهایی به مشاور مراجعه کنید تا بتونید بهترین تصمیم رو بگیرید. موفق باشید
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید