دوست عزیزم سلام ، وقت بخیر . پیش آمد خیانت در یک رابطه دلایل مختلفی میتواند داشته باشد که با توجه به اینکه به جلسات تراپی رفته اید حتما با بخشی از این دلایل آشنا شده اید اما چیزی که مهم است این است که شما ببینید پیدا کردن علت خیانت چه کمکی به ترمیم ارتباط شما خواهد کرد و برای تغییر عواملی که زمینه ساز خیانت شده اند اقدام کنید اما اگر فکر کردن به علت خیانت به هدف توجیه کردن و آرام کردن خودتان باشد و آن دلیل را از نظر خود منطقی نبینید همانطور که خودتان گفتید موجب بوجود آمدن وسواس فکری خواهد شد وکمکی به بهبود شما نخواهد کرد.چیزی که در روانشناسی وجود دارد این است که عموما هیچ رفتاری بدون علت اتفاق نمیفتد ولی دلایل از درجه اهمیت کم تا زیاد میتوانند وجود داشته باشند. مثلا ممکن است فردی فقط به دلیل اینکه در یک بازی عاطفی با یک بازیگر حرفه ای به دام افتاده دچار خیانت شده باشد یا فرد دیگری دچار اختلالات جنسی باشد و ترک ارتباطات متعدد جنسی برای ایشان سخت باشد. اگر درمانگر شما هیچ ویژگی رفتاری یا ریشه ای خاصی را برای خیانت به شما گوشزد نکرده میتوان این نوع خیانت را بیشتر به دلیل نامشخص بودن مرزهای ارتباطی یا صمیمیت در فضای کار در نظر گرفت اما اینطور نیست که هر ارتباط صمیمی همکاری منجر به خیانت شود. در این باره شما و همسرتان میتوانید خط قرمزهای رابطه و انتظاراتتان را از یکدیگر مشخص کنید تا در مواقع بعدی با رویکرد آگاهانه تری نسبت به موضوع رفتار کنید.
در جواب سوال دوم باید عرض کنم که پذیرش شما خیلی بستگی به تصمیم شخصی خود شما دارد اما با توجه به اینکه نه ماه از این اتفاق گذشته و هردوی شما در صدد ترمیم ارتباط هستید پذیرش چیزی غیر ممکن نیست و به مرور زمان حاصل خواهد شد، ترمیم اعتماد دوباره در ارتباط کاری دشوار اما شدنی است. سعی کنید هردوی شما به مشاوره خود ادامه دهید و صرفا به دارو برای شما اکتفا نکنید، چیزی که باعث بهبود در ارتباط و رشد شما از این تجربه خواهد شد یاد گرفتن مهارتهای ارتباطی و داشتن تجربه های جدید در یک فضای امن است که به بلوغ ارتباط شما کمک میکند. موفق باشید
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید