دوست عزیزم سلام. برای مدیریت خشمتان ابتدا باید ببینید این مشکل دقیقا از چه زمانی در شما به وجود آمده و بعد به دنبال علت آن باشید. این سوالات را از خود بپرسید و با روشن شدن دلایل عصبانیتتان به دنبال برطرف کردن آنها باشید :
1- آیا همیشه فردی عصبی بوده اید یا به خاطر اتفاقی که اخیرا افتاده پرخاشگر شده اید ؟
2-آیا مشکل خاصی در زندگی شما وجود دارد که توان حل کردن آن را ندارید و به بقیه موارد زندگیتان سرایت میکند؟
3- آیا مهارت صحبت کردن درباره مشکلاتتان و گفتن نارضایتی هایتان را دارید؟
4- آیا از تصمیم به بچه دار شدن راضی هستید و فرزندان خود را دوست دارید؟
لطفا پاسخ های خود و شرح مساله تان را در ایمیل بعدی به طور دقیق تر برای من بنویسید
سلام.
ممنون از پاسخگویی شما
و اما پاسخ پرسشهایتان:
۱-پدرم فردی فوق العاده عصبی بود که از کودکی همیشه شاهد دعوا و کتک کاری پدرم با برادرها یا مادرم و گاهی هم خودم بودم!
اخیرا مادرمو از دست دادم و ضربه سنگینی برام بوده.اما قبل از فوت ایشون هم عصبی بودم.
۲-خانواده همسرم از نظر فرهنگی و اقتصادی خیلی خیلی پایینتر هستند و چون ازدواج ما به روش سنتی بود من متوجه اینهمه اختلاف نبودم.همسرم خیلی از معیارهای منو نداره اما خیلی به من علاقه داره.چند بار تصمیم ب طلاق گرفتم اما بخاطر علاقه همسرم و دو تا بچه ای که دارم پشیمون شدم.بیشترین وقتی که ناراحت و عصبی میشم وقتیه که به زندگیم فکر میکنم.شوهرمو با خواستگارهای دیگه یا شوهرخواهرم یا شوهر دوستانم مقایسه میکنم و در این مقایسه شکست میخوره. چون شوهرم با اینکه فقط ۵ سال ازمن بزگتره اما هم از نظر ظاهر و هم اخلاق و رفتار و هم نگرش خیلی بزرگتر رفتار میکنه و همیشه بهش میگم شبیه پیرمرداست از نظر اقتصادی وضعمون بد نیست اما چون شوهر خواهرم رییس شرکته و وضعشون خیلی خوبه همیشه در کنار اونا کم میاریم!!
۳-بله این توانایی رو دارم.اما چند وقتیه که دیگه دوست ندارم دربارش صحبت کنم چون هیچ تغییری حاصل نمیشه!
۴-بله هم دوستشون دارم و هم خودم تصمیم به بچه دار شدن گرفتم اما چون مانعی برای جدا شدنم هستند گاهی آرزو میکنم نبودن تا راحتتر برای زندگیم تصمیم میگرفتم