2794

مادر عصبی

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 24 بازدید 1 تبادل تجربه

من خیلی زود عصبانی میشم و از کوره درمیرم. متاسفانه امکان مراجعه به مشاور و روانشناس ندارم. وقتی عصبانی میشم حتی بچه ۳ماهمو هم میزنم. دخترم هم ۵ سالشه و روزی چند بار دعواش میکنم . اعتماد به نفسش کم شده. چیکار کنم جلوی عصبانیتمو بگیرم؟

اطلاعات تکمیلی

سن 34 جنسیت زن شغل معلم وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

دوست عزیزم سلام. برای مدیریت خشمتان ابتدا باید ببینید این مشکل دقیقا از چه زمانی در شما به وجود آمده و بعد به دنبال علت آن باشید. این سوالات را از خود بپرسید و با روشن شدن دلایل عصبانیتتان به دنبال برطرف کردن آنها باشید :
1- آیا همیشه فردی عصبی بوده اید یا به خاطر اتفاقی که اخیرا افتاده پرخاشگر شده اید ؟
2-آیا مشکل خاصی در زندگی شما وجود دارد که توان حل کردن آن را ندارید و به بقیه موارد زندگیتان سرایت میکند؟
3- آیا مهارت صحبت کردن درباره مشکلاتتان و گفتن نارضایتی هایتان را دارید؟
4- آیا از تصمیم به بچه دار شدن راضی هستید و فرزندان خود را دوست دارید؟
لطفا پاسخ های خود و شرح مساله تان را در ایمیل بعدی به طور دقیق تر برای من بنویسید

تجربه شما

login captcha

سلام.

ممنون از پاسخگویی شما

و اما پاسخ پرسشهایتان:

۱-پدرم فردی فوق العاده عصبی بود که از کودکی همیشه شاهد دعوا و کتک کاری پدرم با برادرها یا مادرم و گاهی هم خودم بودم!

اخیرا مادرمو از دست دادم و ضربه  سنگینی برام بوده.اما قبل از فوت ایشون هم عصبی بودم.

۲-خانواده همسرم از نظر فرهنگی و اقتصادی خیلی خیلی پایینتر هستند و چون ازدواج ما به روش سنتی بود من متوجه اینهمه اختلاف نبودم.همسرم خیلی از معیارهای منو نداره اما خیلی به من علاقه داره.چند بار تصمیم ب طلاق گرفتم اما بخاطر علاقه همسرم و دو تا بچه ای که دارم پشیمون شدم.بیشترین وقتی که ناراحت و عصبی میشم وقتیه که به زندگیم فکر میکنم.شوهرمو با خواستگارهای دیگه یا شوهرخواهرم یا شوهر دوستانم مقایسه میکنم و در این مقایسه شکست میخوره. چون شوهرم با اینکه فقط ۵ سال ازمن بزگتره اما هم از نظر ظاهر و هم اخلاق و رفتار و هم نگرش خیلی بزرگتر رفتار میکنه و همیشه بهش میگم شبیه پیرمرداست از نظر اقتصادی وضعمون بد نیست اما چون شوهر خواهرم رییس شرکته و وضعشون خیلی خوبه همیشه در کنار اونا کم میاریم!!

۳-بله این توانایی رو دارم.اما چند وقتیه که دیگه دوست ندارم دربارش صحبت کنم چون هیچ تغییری حاصل نمیشه!

۴-بله هم دوستشون دارم و هم خودم تصمیم به بچه دار شدن گرفتم اما چون مانعی برای جدا شدنم هستند گاهی آرزو میکنم نبودن تا راحتتر برای زندگیم تصمیم میگرفتم