2794

مشکلات زندگی و تردید برای طلاق

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 106 بازدید

27 سالمه ، کارمندم و 4 ساله ازدواج کردم . از همون اول متوجه شدم از لحاظ جنسی همسرم ضعیفه . دو سال تو خونه اش دختر بودم و بعدش با کلی اصرار پیش مشاوره رفت که با خوردن قرص ویاگرا فقط میتونیم رابطه داشته باشیم اونم در حد ماهی یک بار حدودا که من فقط درد دارم و هیچ لذتی ندارم چون بلد نیست . با این موضوع کنار اومدم و گفتم عیبی نداره . بعد یک سال بیکار شده حدودا 8 ماه تو خونه بود و حالا تو شرکتی کار میکنه که در کل سال فقط 6 میلیون بهش میدن و در اصل خرج خانه با پدرشوهرم می باشد . بعدش خواستیم بچه دار شیم فهمیدم شوهرم مشکل داره بعد دو سال تو یه معجزه بچه دار شدم که به خاطر اسپرم ضعیف قلب تشکیل نشد . از لحاظ روحی خیلی بهم ریختم ولی همسرم اصلا . حتی وقتی رفتم بیمارستان برای کورتاژ چون برادرش از تهران اومده بود رفت خونه مادرش و من تنها رفتم برای کورتاژ . همه مسئولیت زندگی با منه و اون هیچ مسئولیتی نداره . خانوادش همیشه تو زندگیمون دخالت می کنن و به من بی احترامی می کنن ولی اون هیچوقت ازم حمایت نمیکنه و میگه به من ارتباطی ندار . نه حمایتش و دارم نه پولش و نه میدونم که اصلا دوباره بچه دار میشم یا نه . دهن بین و فقط به حرف پدر و مادرش . از همون اولم با فامیلای من اصلا رابطه نداشت . یه جورایی من جدا شدم از فامیلام . هر وقت راجع به مشکلاتش میگم بهم میگه همینه که هست بلند شو برو و طبق گفته مامانش همسرم از سر من هم زیاده و من باید خداروشکر کنم. چند وقته دارم به طلاق فکر میکنم ولی از ابروم میترسم .

اطلاعات تکمیلی

سن 27 جنسیت زن شغل کارمند
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیز

بدلیل شرایطی که بیان کردید و عدم داشتن امکان گفتگو از شما میخوام برای گرفتن تصمیم مناسب به هشت سوال زیر پاسخ دهید:

آیا هنوز نسبت به شریک خود احساسی دارید؟بسیاری از افرادی که به دنبال جدایی هستند هم چنان احساس و عواطف خاصی نسیت به شریک خود دارند اما به دلیل جنگی که بر سر قدرت بین دو طرف وجود دارد، صمیمیت و نزدیکی از میان رفته است. اگر شما در این حالت قرار دارید بهتر است قبل از آنکه تصمیم قطعی برای جدایی بگیرید بر روی رابطه خود کار کرده و کمک بگیرید. چرا که اگر بدون حل کردن این مسائل پیش بروید، احساسات شما حتی بعد از طلاق هم شما را آزار می دهند.
آیا واقعا ازدواج کرده بودید؟ آیا شما از کلمه “ما” در ارتباطات خود استفاده کرده اید؟ بسیاری از افرادی که ازدواج کرده اند، در واقع همچون زوج در کنار یکدیگر زندگی نکرده اند، بلکه تنها دو فردی بودند که به دنبال ارضای نیازهای خود بوده اند. آنها ممکن است بچه دار شده و مشترکاً در یک خانه زندگی کنند اما بیشتر در مقام دو رقیب تا دو همراه در کنار هم هستند. آنها به جای اینکه از خود بپرسند ” آیا ابن برای ما خوب است؟” می پرسند “می خواهم این کار را انجام دهم یا نه؟”. اگر تا به حال یک “ما” کامل در رابطه نداشته اید، الآن زمان مناسبی است که یا یاد بگیرید که چگونه این “ما شدن” را در رابطه شکل دهید یا اینکه بپذیرید تا به حال زوج نبوده اید.
آیا واقعا برای طلاق آماده اید یا تنها تهدید می کنید؟ به دلایل زیر، معمولاً ازطلاق به عنوان یک تهدید استفاده می شود:

افرادی که در هر موقعیتی از تهدید طلاق استفاده می کنند اعتبار شان را در پیش خود و شریک مقابل از دست می دهند. اگر فرد تنها تهدید نمی کند، بلکه بر روی حرف خود پافشاری کرده و ثابت قدم است، این فکر را در ذهن دارد که: “می خواهم بخشی از زندگی ام را پشت سر بگذارم چرا که می دانم و پذیرفتم که تمام تلاشم را برای حفظ و نگهداری رابطه زناشویی انجام داده و کار دیگری از دستم بر نمی آید.” آنها این فکر خود را بدون مقصر دانستن دیگری با شریک خود در میان می گذارند.

  • در زمان خشم و عصبانیت
  • دستیابی به قدرت و کنترل در رابطه، اجبار طرف مقابل تا مسائل را آنگونه که شما میبینید، ببیند.
  • تا جدی گرفته شوید. بفهمند که نیازمند تغییر اساسی در رابطه هستید.
  • تا شریک شما متوجه شود که این ازدواج مشکل دارد.
آیا تصمیم شما کاملا عاقلانه و با آگاهی از همه شرایط اتخاذ شده یا تصمیمی است واکنشی و عاطفی؟ آمادگی برای طلاق به این معناست که تصمیمی بگیرید که بتوانید با گذشت زمان به آن پایدار بوده و تغییر نظر ندهید. طلاق یعنی توانایی رهایی از تمامی وابستگی های عاطفی به شریک زندگی خود، چه آنها که خاطرات خوبی به همراه داشته و چه آنها که ناراحت کننده و آزاردهنده هستند. تصمیماتی که برپایه احساسات هستند پایدار نبوده و حتی اگر ادامه دار باشند مشکلات زیربنایی رابطه را تغییر نمی دهند. آنها که از روی خشم و عصبانیت از همسر خود جدا می شوند، حتی بعد از طلاق هم خشمگین خواهند ماند.

دلیل شما برای طلاق چیست؟ هر دلیل دیگری غیر از پایان دادن به ازدواج، نشان از عدم آمادگی برای طلاق دارد. اگر فکر می کنید از طریق طلاق می توانید شریک زندگی تان را مجبور کنید که رفتارش را تغییر داده و با شما برخورد بهتری داشته باشد، اینکه متوجه شود چه چیزهایی را از دست داده و از دست می دهد و یا اینکه بابت تمام آزار و اذیت هایش جواب گو باشد، دلیل نادرستی را برای طلاق انتخاب کرده اید. طلاق هیچ قدرتی برای تغییر رفتار های بد به رفتاری های خوب ندارد، چه برسد به تغییر در ذهن و روان افراد! تنها کاری که طلاق انجام می دهد پایان دادن به یک زندگی مشترک به طوری که هر یک از طرفین بتوانند افراد جدیدی را در زندگی جدید خود بیایند و زندگی تازه ای را شروع کنند.

آیا درگیری های درونی خود را در مورد طلاق حل کرده اید؟ هر فردی که وارد پروسه طلاق می شود با بسیاری از تضادها درگیر است. آنها ممکن است احساس عذاب وجدان داشته باشند و در عین حال بخواهند که رابطه شان را پایان دهند. اینکه احساس کنند به آنها خیانت شده ولی از طرف دیگر بدانند که بعد از اتمام این رابطه زندگی شان رو به بهبودی خواهد رفت. شناسایی این تضادها و پذیرش آنها مبارزه با تأثیرات طلاق و در عین حال جزو پروسه آمادگی برای طلاق به شمار می رود.

آیا عواقب طلاق را میپذیرید و با آنها مقابله می کنید؟ طلاق تغییر را به دنبال داشته و سبب غم و اندوه می شود چرا که رویای “خانواده شاد” را از بین می برد. ناامیدی، ناکامی، تنهایی، شکست، طرد شدن و بی کفایتی احساساتی است که فرد در این دوره سخت از زندگی با آنها روبرو می شود. برای روبرو شدن و مقابله با این احساسات بهتر است که افرادی مانند خانواده یا دوستان برای پشتیبانی و کمک به شما در کنارتان حضور داشته باشند. یکی از سخت ترین عواقب طلاق روبرویی با ناراحتی دیگران است، چه فرزندتان باشد چه خانواده و یا دوستان، چرا که طلاق بر روی تمامی اطرافیان شما تأثیر می گذارد. اگر شما تصمیم به طلاق دارید، مجیور خواهید بود در مقابل تمامی این افراد از تصمیم خود دفاع کرده و به آن پایبند باشید. اگر همسر شما تقاضای جدایی دارد، هم چنان باید با عواقب یک ازدواج ناموفق روبرو شوید. شما آمادگی طلاق را ندارید اگر:
  • آمادگی تغییر در مورد مسائل مالی، شیوه زندگی یا سنت ها را ندارید،
  • اگر نمی توانید ناراحتی یا غم و غصه فرزند/فرزندانتان را تحمل کنید،
  • اگر آمادگی نا امنی، ترس یا ناشناخته ها را ندارید،
  • اگر نمی توانید شریک خود را  عاطفی، روانی یا ذهنی رها کنید.
آیا می خواهید مسئولیت زندگی خود را هم چون فردی بالغ و با مسئولیت بپذیرید؟ چه شما تصمیم به جدایی داشته باشید و چه همسر شما برای طلاق اقدام کرده باشد، در هر صورت هر دو موقعیت در یک مسئله مشترک هستند و آن اتمام رابطه مشترک شماست. آینده افراد و نوع طلاقی که خواهند داشت تحت تأثیر پاسخ آنها به این موقعیت دشوار است. آنها می توانند جنبه تلخ طلاق را دیده، درمانده شده و به دنبال انتقام باشند و یا با دیدی مثبت نسبت به آینده، قوی بوده، شرایط را درک کرده و احترام دو جانبه را حفظ کنند. دیدگاهی که شما نسبت به طلاق انتخاب می کنید، نوع طلاق شما و عواقب آن را تعیین می کند.

به این موارد فکر کنید و اگر روزنه ای برای تغییر می بینید حتما همسرتون رو تشویق کنید به زوج درمانگر مراجعه داشته باشید🌹🌹🌹

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha