2794

همسرم مدت زیادی معتاد شده به فیلمای مستهجن 

خب گوشیش قبلا رمز نداشت از وقتی رفته سرکار جدیدش رمز گذاشته (همکاراش خیلی روش اثر میذارن و میدونم ادمای درستی نیستن!) منم خب تعجب کردم رمزشو بدون اینکه بدونه باز کردم و تلگرامشم هک کردم البته بعدش بهش گفتم تو شوخی و... یه کم جاخورد ولی جمعش کرد ببینه چی دیدم ولی بهش نگفتم کانالا و فیلما و عکساتم دیدم فقط گفتم چت با خواهرتو دیدم و... 

 بعد از ازدواج دو سال بعدش تیروئید کم کار گرفتم و چاق شدم! حالا همش میگه من همش میگفتم تو خواستگاری برام زن چاق نگیرن!من همش میگفتم زن سفید میخوام (من گندمی هستم)!من همش میگفتم عینکی نباشه (عینکی هم هستم)! البته اوایل نبود کم کم خواهراش شروع کردن جلوش از من ایراد گرفتن وای چاقی چقد! وای قدت کوتاهه با اینکه خواهرش هم قد منه واسه کوتاهی قد منو مثال میزنن! حالا هیچی حُسنای منو نمیبینه فقط ایراد میگیره! اعتماد بنفسم هم داغون شده از طرفیم این فیلمارو جدیدا زیادتر میبینه همش گوشی دستشه وقتی نماز میخونه گوشیشو برمیدارم میبینم رفته و اینکه تا گوشی میاد دستم میپره میگیره ازم که کار دارم بعد میدمش بهت!نمیدونم چیکار کنم همش میگم خب از من سرد شده اینارو میبینه رابطمونم شده هفته ای اگه یه بار . اوایل عقدمون زیادتر بود !خب اون موقع تازگی داشت ولی الان همش فکر میکنم دیگه از من بدش میاد حتی قربون صدقه رفتناشم دروغه و اصلا دوست ندارم دیگه!

چیکار کنم بهش بگم چی دیدم؟ چیکار کنم که دیگه عیبای منو نبینه و خوبیامم ببینه؟ چهار ساله ازدواج کردیم دو ساله خونه خودمونیم بچه هم نداریم میگه زوده! هم سنیم و تو شوخیاش چند بار گفت باید زن کوچیکتر میگرفتم !خواستگاری هم خودش اومد همکلاس بودیم همش از بعد از عقد شاید 100 دفعه گفته نمیخواستم بیام بعد از دفعه اول خواستگاری ازت پشیمون شدم ولی یک دفعه نظرم عوض شد(پیش استادمون ازش دفاع کردم خودش نبود دیدم گناه داره استادمونم بهش گفت اینم دوباره خواستگاری کرد)خسته شدم بخدا بابامم همینجوریه اصلا فکر کنم هی چی مرد دورو بر منه همینه! پدر و مادرم مشکل دارن با هم بخاطر کارای بابام نمیخوام منم مثل مادرم اشتباه کنم شاید مادرم نباید به بابام میگفت فهمیده زن دیگه داره لبته اینو شوهرم نمیدونه

ممنون

اطلاعات تکمیلی

سن 31 جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

با سلام خدمت شما همراه عزیز. درباره مساله با همسرتان بهتر است در فضای خصوصی و هنگامی که رابطه ج ن س ی دارید سعی کنید ارتباط خوبی برقرار کنید و از انتظارات و علاقه مندی های ایشان با خبر شوید. سپس درباره اینکه دوست دارید برای حل مسائلتان با همدیگر صحبت کنید تا زندگی بهتری داشته باشید صحبت کنید و از احساساتتان درباره مقایسه شدن یا تحقیر شدن بگویید. مثلا بگویید طعنه زدن من رو خیلی ناراحت و عصبانی میکنه وقتی میگی من زن سفید میخواستم یا سن کوچیکتر چون انتخب هردوی اینها دست من نبوده ولی انتخاب ما آگاهانه بوده و حالا که ازدواج کردیم دوست دارم نقاط مثبت زندگیمون رو ببینیم. درباره رفتار دیگران با شما مثلا خواهرهای ایشان اجازه اظهار نظر درباره ظاهر خودتان را ندهید و بگویید قد من شبیه قد شما است و اگر شما قد خودتان را کوتاه یا عیب میدانید من از قد خودم شرمنده نیستم و لطفا اگر مثالی هست درباره خودتان بزنید نه من. در نهایت برای دریافت راهنمایی بهتر میتوانید به مشاور حضوری مراجعه کنید. موفق باشید

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha