2794

درگیری خانواده ها و دخالت خانواده همسر

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 66 بازدید

سلام خسته نباشید من خیلی وقت نیست که ازدواج کردم با همسرم دبی زندگی میکنیم یکسال عقد بودیم که من تو این مدت فقط ۳بار همسرم دیدم بعد عروسی کردیم الان ۵ ماهه از عروسی میگذره همسرم خیلی خانواده دوست هست و همش پیش خودش فکر میکنه که من میخوام بی احترامی کنم به خانوادش در صورتی که اصلا چنین چیزی نیست حتی تمام حرفامو میره به مادرش میگه من برای یه کارایی اومدم ایران رفتم آتلیه که عکسامونو بگیرم گفتن هزینش ۱۸۰۰میشه منم دادم بهشون از کارت همسرم گویا که هر وقت من از کارت همسرم استفاده میگنم پیامش میره برای مادرش.و این وسط مادرش دامادشونو میفرسته آتلیه که معلوم کنه آیا من راست گفتم که هزینه ۱۸۰۰شده خیلی به من برخورد گفتم مگه من دزدم که اینکارو کردین همسرم هم طرف مادرش میگیره و این وسط بحث کشید به خانواده ها مادرم زنگ زد به خواهرشوهرم که مشکلمونو حل کنه ولی اصلا خواهرشوهرم مهلت نداد که مامانم صحبت کنه خیلی بد با مامانم صحبت کرد خلاصه چند روز گذشت من با همسرم آشتی کردم که دیدم همسرم پیام داده که مادرم میخواد به مادرت پیام بده من بهش گفتم نزار اینکارو بکنه خلاصه پیام داد آخر گله کردن که شما برای ما هیچکاری نکردین و از این حرفا. دوباره رابطه منو همسرم خراب شد بابام گفته اصلا حق نداری دیگه بهش زنگ بزنی تا خودشون بیان با التماس ببرنتت همسرم همون روز گفت اگه میتونی با خانوادم مثل قبل خوب باشی یا میتونی زنگ بزنی از خواهرم معذرت خواهی کنی برگرد دبی در غیر این صورت نیا.حالا من گیر کردم از طرفی ۶ روزه اصلا همسرم حالی ازم نپرسیده تکلیفم نمیدونم. نمیدونم خودم بهش پیام بدم ندم اصلا نمیدونم چیکار کنم همسرم مادرش رو خیلی میپرسته و من فقط مشکلم خانوادش هست تو رو خدا کمکم کنین چیکار کنم آیا خودم بهش پیام بدم یا صبر کنم ببینم اونا میخوان چیکار کنن؟

اطلاعات تکمیلی

سن ۲۷ جنسیت زن شغل پرستار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده و کودک

سلام.

از اينكه به سايت خودتون اعتماد كرديد سپاسگزارم.

دوست عزيز در ابتدا بايد يادآوری كنم زن و مرد جهان را با عينک های مختلفی نگاه ميكنند و به عبارتی دنيای زن و مرد به كلی متفاوت است و به همين دليل برخی از مشكلات زناشويی به اين دليل است كه مرد يا زن انتظار دارد همسرش مانند او بينديشد و همان علائم و حساسيت های خاص او را داشته باشد.

با توجه به اين نكته دوران نامزدی زمانی جادويی است تا خواسته ها و نيازهای يكديگر را پيدا كنند.حالا در نظر بگيريد كه شما به واسطه دوری از يكديگر از اين دوران جادويی دور بوديد و حالا بعداز ازدواج كه بناست پيوند عاطفی و صميمی پيدا كنيد شما در مرحله قبل مانده ايد.

نكته دوم اينكه شما و همسرتان هردو اجازه داديد تا خانواده هايتان درگير مسائل خصوصيتان شوند و همين باعث سوء تفاهم شده و باتوجه به اينكه زمانی هم برای صحبت با هم نداشتيد مسائل بزرگتر به نظر ميرسد.

پيشنهاد ميكنم كمی صبورتر باشيد و زمانيكه باهمسرتان صحبت كرديد تقاضای مشاوره خانواده بدهيد و با نگاهی تازه زندگی مشتركتان را شروع كنيد.

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha