2794

همسرم مرا نمی خواهد

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 86 بازدید

سلام من 23 سالمه 2 سال و نیمه ازدواج کردم و الان 6 ماهه باردارم. چند باری تو زندگیم به مشکل خوردم و با همسرم دعوام شده که خانواده ها چند تاشو در جریان بودن.

همسرم تو هر دعوا گفته که منو نمیخواد گفته که برو گفته که ازت متنفرم .

بهم انقدی که بد میگه تو دعوا تو خوبی محبت نمیکنه بهش که میگم میگه تو میگی اصلا نمیتونم تو دعوام میگم میگه ارزشت همین قدره.کتکم هم زده.

 5 شنبه سر موضوعی دعوامون شد طبق معمول زنگ زد به مامانم و اونام چون هرسری بهم میگفتن بیا چند روز بمون و نمیرفتم گفتن بهش که باشه میاییم.

 چون همیشه بهم میگفت خیلی روت زیاده که نمیری ازت خستم که نمیری چند روز بمونی خونتون .ووو.... 

گفتم باشه. اومدن خونمون طبق معمول که باهم دعوا یا بحثی کرده باشیم با خانوادم حتی سلام علیکی نکرد و بهشون گفت که من قبلا بهتون گفتم که نمیخوامش. منم با مامانم اومدم خونمون. اما یکبارم مثل سری قبل نه بهم زنگ زده نه پیامی هیچی.

حالم خیلی بده تو دلم آشوبه دوستش دارم اما پشیمونم از اینکه کاش بچه نداشتم و میتونستم راحت بیخیالش بشم مثل خودش.

قلبم میلرزه نمیدونم چیکار کنم همیشه که سراغمو نمیگرفت بهش پیام میدادم.

اما از زبون خودشم شنیدم که زیادی هستم که گفته بهش وابستم که کاش یکم نباشم و...

بخاطر همین این سری برعکس سری های قبل نه پیامی دادم نه زنگی زدم.

شما راهنماییم کنید چیکارکنم؟؟؟

اطلاعات تکمیلی

سن 23 جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

با سلام و احترام. دوست عزیزم در  صحبت هایتان عدم اعتماد به نفس و وابستگی و خود تخریب گری خیلی پر رنگ هستند. علت این همه رفتارهای خود شکن حتما ریشه هایی دارد که باید به بررسی انها بپردازید. بنابراین در اولین فرصت از یک مشاور حضوری کمک بگیرید. من  در جریان این نیستم که علت بی علاقگی همسرتان به شما چیست اما چه قدر خودتان میتوانید در ایجاد این حس در ایشان سهم داشته باشید؟ در ایجاد اختلافات و دعوا و مشاجرات دو طرف سهم دارند. پس به سهمی که خودتان در بروز این اختلافات داشته اید فکر کنید و مسئولیت آن را بپذیرید. وابستگی ای که ایشان هم به آن اشاره کرده اند مورد مهمی ست که باید روی آن کار کنید و در جهت رفع آن تلاش کنید زیرا که این رفتار بیشتر باعث دل زدگی و دوری طرف مقابل میشود.پس تلاش کنید که کمی فاصله بگیرید و اجازه دهید ایشان از شما سراغی بگیرند.هر زمان که مناسب بود بالغانه با همسر خود صحبت کنید. ببینید که قادرید با همکاری و تلاش دو طرفه زندگیتان را سر و سامان دهید حالا که صاحب فرزندی شده اید و مسئولیت های جدیدی دارید؟ اگر  تصمیم به ادامه گرفتید ازهمسرتان بپرسید که چه انتظاراتی از شما دارد؟ شما هم انتظاراتتان را بیان کنید. به یک توافق با هم برسید و در جهت رفع این نیاز ها و خواسته ها تلاشگر باشید. اما اگر تصمیم به جدایی گرفتید قبل از اقدام خود از یک روانشناس کمک بگیرید. امید است که بهترین تصمیم را بگیرید.موفق باشید.

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha