2794

ازدواج مجدد و مشکلات آن

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 43 بازدید

با سلام من خانمی 20 ساله هستم که هر چند غیر قابل باور اما در 13 سالگی ازدواج کردم و در 18 سالگی طلاق گرفتم بخاطر اینکه هیچ علاقه ای به طرف مقابل نداشتم اما بعد از اون دل بسته آقایی شدم که 20 سال آشنایی و دوستی خانوادگی داشتیم ولی این آقا بچه از ازدواج اولش داشت و ایشونم سن 17 سالگی ازدواج کرده بودن و علاقه ای به هم نداشتن که طلاق گرفتن اوایل رابطه من با این بچه خیلی خوب بود خیلی دوستش داشتم اما رفته رفته با دخالتای دیگران و به خطر انداختن زندگیم بخاطر اون و کوچیک شدنم ازش دور شدم الان وقتی اون هست حس بدی دارم با وجود اینکه همش بخاطر کمبود محبت به همه میچسبه حس میکنم وجودش باعث نادیده گرفتن من میشه در حدی که منو کنار میزنه من عصبانی میشم حس خیلی خیلی بدی دارم نمیتونم تحمل کنم من خیلی دوستش داشتم اما دیگران باعث این دوری شدن نمیدونم چیکار کنم با اینکه حضانت با جد پدری هست و خونه من نیست اما به هر بهونه ای اعصابمو خورد میکنه مثلا وقتی همسرم کنار من نشسته میگه بیا پیش من و همسرم که نمیره قهر میکنه خستم از اشتباهاتم آخه چرا با توجه به اینکه افسردگی شدید بعد زایمان دارم کمکم کنید؟

اطلاعات تکمیلی

سن 20 جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام همراه عزيز ✋🏻

ممنون از اينكه مارا انتخاب كرديد

دوست عزيز برای بررسی بيشتر نياز به توضيحات جزئی تر هست .

برای راهنمايی بهتر به سوالات زير پاسخ دهيد :

كيفيت ارتباط شما با همسرتان چگونه است ؟روابط زناشويی و عاطفی تان چگونه است ؟ارتباط همسرتان با فرزند خود چگونه است ؟در مورد سن فرزند و جنسيت آن ؟ديگران چگونه باعث شدند كه رابطه تان خراب شود ؟منظور شما از دخالت ديگران چيست ؟منظور شما از به خطر افتادن زندگی و كوچيک شدن چيست ؟چرا وجود فرزند باعث ناديده گرفتن شما ميشود ؟چند وقت از زمان زايمان شما ميگذرد؟آيا بعد از بارداری اين احساس در شما بوجود آمده ؟؟


بعد از پاسخگويي شما در خدمتتون هستم 🙏🏻🌷

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha