با سلام و احترام. دوست عزیزم متاسفم بابت شرایطی که دارید و رنجی که میکشید. گفتید که توان ماندن ندارید و نه امکانی برای بازگشت. اما امکانی برای ساختن زندگی خود دارید. چرا سرنوشتتان را در دستان همسر و یا خانواده تان میجویید. این شما هستید که میتوانید خود را ازاین شرایط نجات دهید اما نه با خودکشی. خودکشی برای چه کسی و به چه قیمتی؟ لطفا اگر امکان این را دارید که با روانشناس در ارتباط باشید حتما اینکار را انجام دهیدو اگر امکانش نیست با یک آدم مورد اعتماد صحبت کنید و قدری خود را آرام کنید. اگر دوست مورد اعتمادی ندارید بنویسید. هدف این است که کمی خود را آرام کنید تا بتوانید هیجانی تصمیم نگیرید و منطقی رفتار کنید. لطفا در اولین گام به یک دکتر زنان مراجعه بفرمایید و مطمئن شوید که به بیماری های مقاربتی پر خطر مبتلا نشده اید و اگر مبتلا شده اید درمان آن چیست؟با توجه به روابط متعدد همسرتان که امکان دارد هیچ حد و مرزی هم نداشته باشد امکان ابتلا به این بیماری ها زیاد است. از این به بعد هم حتما و تاکید میکنم حتما از وسایل بهداشتی که مانع از ایجاد انتقال چنین بیماری هایی میشود استفاده کنید زیرا احتمال انتقال بیماری هایی وجود دارد که ممکن است سلامت شما را به خطر بیندازد.در گام بعدی به دنبال یافتن کاری باشید. کاری که بتوانید درآمدی داشته باشید که سربار خانواده تان نباشید. برای جدایی اقدام کنید . تصمیم نهایی خود و علت این تصمیم را به خانواده تان بگویید.ببینید که در صورتی که درآمدی داشته باشید برای مدتی خانواده تان پذیرای شما هستند یا خیر؟تا بتوانید کم کم مستقل شوید. با وجود اینکه الان به ظاهر پستان میزنند مطمئنا بعد از جدایی شما را به حال خود رها نمیکنند.باید همه تلاشتان را بکنید که بتوانید از آن زندگی رهایی یابید ولی با اقتدار نه با انفعال و خودکشی. به خودتان و قدرتتان ایمان داشته باشید. مطمئنم که قادرید شرایط زندگیتان را تغییر دهید. حتما از راهنمایی های یک روانشناس حضوری هم کمک بگیرید. مطمئنم که موفق میشوید.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید