2794

شوخی همسر جلوی خانواده و ناراحتی من

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 193 بازدید

سلام

همسر من مرد بسیار خوبی هست و خیلی من و دوست داره ما ۱۲ ساله ازدواج کردیم من ۳۲ و همسرم ۳۶ سال دارد. ما با خانواده همسرم خیلی رفت و آمد نداریم و خیلی باهاشون راحت نیستم دو روز پیش رفتیم خونه مادرشوهرم عمه شوهرم و دخترش و عمو و زن عموشم اونجا بودن بعد از یک سال دیدمشون همه چی خوب بود و شوهرم خیلی بهم احترام میزاره جلوی خانوادش ولی اون روز بعد از نهار شوهرم رفت ظرفهارو بشوره عمش دعا کرد گفت انشاالله خدا بچه هاتو زیاد کنه شوهرم به شوخی گفت خدا مادره بچه هامو زیاد کنه دختر عمه شوهرم یک جور خواستی نگام کرد من خیلی ناراحت شدم جوری که همه متوجه ناراحتی من شدن و از اون روز شوهرم بارها ازم معذرت خواسته ولی من اصلا فراموش نمیکنم و خیلی ناراحتم همش دارم گریه میکنم میگم خیلی کوچیک شدم جلوی خانوادش همش فکر میکنم پشت سرم بهم میخندن میخواستم بدونم من خیلی حساسم یا واقعا شوخی همسرم بد بوده چون خیلی دارم اذیت میشم؟ 

اطلاعات تکمیلی

سن ۳۲ جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام
دوست خوبم 
من ویژگی شخصیتی شما رو نمی شناسم و از رابطه شما و همسرتون اطلاع ندارم اما با توجه به توضیح هاتون رابطه خوبی دارید . اما اگر در حد همین پاراگرافی که نوشتید بخوام نظرم رو بگم این هست که به نظرم میرسه شما حساسیت زیادی نشون دادید . شما فقط از یه نگاه دختر عمه شون به این نتیجه رسیدید که مثلا ممکن پشت سرم بخندن 
با توجه به اینکه همسرتون معذرت خواهی کردن و همیشه به شما احترام گذاشتن میشه از یه شوخی شون گذشت کرد 
گریه کردن رو تمومش کنید . به این فکر نکنید که دیگران ممکن چی در مورد شما بگن . روی رابطه خودتون متمرکز شید و سعی کنید از این گیاه زندگی تون به خوبی مراقبت کنید و با مسایل کوچیک پژمرده اش نکنید 

پایدار باشید
 

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید


نظر شما
login captcha