مصرف قرص ترامادول

شوهرم کلا از وقتی باهاش ازدواج کردم زیاد استامینوفن میخورد

مثلا هر سری دندونش درد میگرفت ۴ تا میخورد

میگفتم کم بخور

میگفت برای من کمتر تاثیر نداره

مجردیش نوشیدنی غیرمجاز و اینا خورده ولی مواد نه

انقدر خوب بود که حتی قلیونم نمیکشید چه برسه ب چیز دیگه ای

نمیدونم چی شد که رفت سراغ ترامادول

نگو یکساله میخوره و من تازه متوجه شدم

خودش پشیمون بود و خیلی همکاری کرد و تقریبا ۵ روز نخورده!

ولی اصلا بهش اعتماد ندارم

عین آدمای روانی یک لحظه هی بهش محبت میکنم که فراموش کنه یک لحظه عصبی می شم

نمیدونم

تو هوام به خدا

زورم میاد کلاه سرم رفته

یکساله بازی خوردم

من نگران بودم

میگفتم چرت میزنی چرا تهوع داری ؟منو می پیچوند شبا تا صبح خیلی وقتا بالا سرش گریه میکردم ولی اون منو می پیچوند

می دید که چقد وابستش هستم

به جایی که وقتش پیش من باشه

میرفته قرصی بیشتر مینداخته بالا

و رفت و آمدش هم تو خونه مادرش که دیگه نگم براتون افتضاح میگه همش اونجا باشیم بعد من بهانه میارم داد و بیداد میکنه یا گاهی اوقات با زبون راضیم میکنه و در آخر من آدم نرمی ام راضی میشم یا فقط بخاطر این که دعوا تموم بشه میرم

کلا به بهترین نحو اضافه بودن خودمو حس میکنم تو زندگیش

ولی خیلی دوستش دارم! دنیا رو تو چشاش میبینم

خیلی شکنجه میشم بااین رفتاراش

بعد کلا آدم آرومی و همیشه ساکت

بخاطر همین من تو این مدت کمتر متوجه شدم

فکر کردم مثل همیشه است

حالا یک سری چیزاش عوض شده بود

نمیدونم

باورش کنم یانه!

دوباره کلاه سرم میزاره یا نه!

یا اصلا منو دوست داره یا نه

من شوهرم تحصیل کرده است

و خانوادش هیچکدوم حتی اهل سیگارم نیستن

پدرشوهرم تو عمرش لب به سیگار نزده

و اونم تحصیل کرده است

و چرا شوهرم رفت سراغ این چیزا

نمیدونم

شوهرمو دارم میبرم مشاوره و الان یک جلسه رفته و قراره دو هفته دیگه بره دوباره

طبق قرار از اون روز نخورده

ولی من که باور نمیکنم

ولی خب حالت های چرت و اینا نداره! عطسه هم زیاد میزنه

شوهرم ۳۳سالشه

ده ساله ازدواج کردبم

پسرم ۹سالشه