خواهرشوهر بی ملاحظه

باسلام و خسته نباشید

1 سال عقد بودم و 8 ماهه اومدم خونه خودم 

همسرم فقط یک خواهر داره که اونم مطلقه ست و یه بچه داره و 30 سالشه

متاسفانه رفتارهاش باعث آزار من و اختلاف بینمون شده. از روزهای اول نامزدی همیشه اذیت میکرد علنی به من و خانوادم توهین میکرد خیلی واضح گفت تو اگه میخوای عروس ما بشی باید آزمایش بکارت بدی تو دوران عقد راجع به رابطه جنسیمون خیلی سوال میپرسید از منو همسرم که آیا صورت گرفته یا نه. روش جلوگیریمون چیه؟

اگه تو اتاق با هم بودیم بدون در زدن وارد میشد اگه شب تو اتاق شوهرم خواب بودیم مدام در میزد که فلان وسیلم رو بدین یا با سیستم میخوام کار کنم و...

بعد از چند ماه اقدام به جدایی کردم بخاطر این مسائل ولی به اصرار شوهرم برگشتم.

الان که خونه خودم هستم مدام میخواد بگه تو هیچ هنری نداری درصورتی که خونه داری، آشپزی، شیرینی پزی، کارهای هنری، زبان و خیلی چیزهای دیگم تو فامیلشون روی زبون هاست.

مهمونی که میدم فامیلای همسرم تو کل شب از دستپختم و سلیقم دارن تعریف میکنن ولی خواهرشوهر و پدرشوهرم خیلی ناراحت میشن و جبهه میگیرن. کافیه ترشی بندازم فرداش میندازه، گلدون بخرم میخره و...

جهاز خیلی خوبی داره و قابل مقایسه با من نیست ولی با این حال مدام حسادت میکنه ایراد میگیره توهین میکنه شوهرم سکوت میکنه ازم حمایت نمیکنه خیلی حمایتش میکنه. حتی تازگی فهمیدم بهش پول میده. اگه جفتمون همزمان مهمون داشته باشیم میره خونه خواهرش کمک خواهرش و تو راه برگشت خریدهای منو انجام میده در همین حد انگار ما دو تا همسراشیم. خانواده شوهرم مدام بهش میگن خواهرت جدا شده تنهاست ببرش شهربازی بچش رو ببر بگردون چرا فقط با زنت بیرون میری تو تک داداشی پول بهش بده. 5 روزه سرخواهرش و توهیناش به من دعوا کردیم جدا میخوابیم حرف نمیزنیم و من ترجیح میدم جدا بشم تا با یه مرد وابسته که تسلط شدیدی روشه حمایتم نمیکنه زندگی کنم. پدرش میگه چون دخترم جدا شده ما طرف اون رو میگیریم هر چند میدونیم حق با توِئه نه اون😐 بارها خواهرش توی جمع گفته خاک برسرت با این زن گرفتنت این چیه گرفتی شوهرم سکوت میکنه دفاعی نمیکنه فقط حرفش اینه اگه خواهرم خودکشی کنه چی😐خسته شدم چون بود و نبود این مرد فرقی نداره. در طول روز بارها باید تلفنی با خاندانش صحبت کنه. روزی یکبار میره سر میزنه و پشت منو بخاطر اونا خالی میکنه. خواهرشوهرم مدام جلوی شوهرم از لباس زیرش حرف میزنه علنی بهش میگه پریود هستم از رابطه جنسی با شوهر سابقش میگه به شوهرم یکبار گفت یادته یکبار گردنمو کبود کرده بود😦 این مسائل واسم قابل هضم نیست. صمیمیت رو امتحان کردم ولی جواب نگرفتم بدتر میره دو به هم زنی میکنه

لطفا راهنماییم کنید🙏💝