2794

حساسیت و زودرنج بودن

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 46 بازدید

من از بچگی خیلی حساس بودم و همیشه زود گریم میگرفت الانم که ازدواج کردم تا دعوا میکنیم زود گریه میکنم جوری شده که گریه هام دیگه برای شوهرم عادی شده امروز بهم گفت حالمو بهم زدی از وقتی دیدمت داری گریه میکنی!من واقعا نمیدونم چجوری جلوی گریمو بگیرم آخه من آدمی هستم که نمیتونم وقتی ناراحتم واکنش نشون ندم و بحث و گریه نکنم از یک طرف هم زمان دعوا نمیتونم سکوت کنم و بزارم بعد عصبانیت حرف بزنیم به هیچ عنوان طاقت نمیارم همش دلم میخواد همون موقع همه چی رو حل کنیم و نمیتونم ساکت بمونم واقعا تحمل ندارم با شوهرم حرف نزنم یا قهرکنیم نمیدونم چیکار باید بکنم از طرفی هم حتی اگه تمرین کنم و گریه نکنم بازم اگه بعد مدت طولانی گریه کنم چون شخصیتی که  از من تو ذهنش هست همونه دوباره ممکنه بگه همیشه گریه میکنی!(سن من و همسرم 21 و 24 هست)

اطلاعات تکمیلی

سن 21 جنسیت زن وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیز

هنگام عصبانیت و دلخوری ها یک گام به عقب بردارید و به ماجرا از دید نفر سوم نگاه کنید. 

اعتمادبه نفس خود را افزایش دهید و برای خودسازی تلاش کنید. کسانی که برای خود احترام قائل نیستند، ضعیف و شکننده می‌‏شوند و با هر حرف و حرکتی از پا در می‌‏آیند. اگر خود را باور داشته باشید، دیگران نمی‌‏‌‏‌‏‌‏توانند شما را بیازارند. خودآگاهی، خودگویی مثبت و شناخت دقیق از نقاط قوت و ضعف خود، منجر به تقویت اعتماد به نفس می‌‏گردد.

معایب دیگران را بپذیرید. هر انسانی ممکن است نقاط ضعف و معایبی داشته باشد. هیچ کس کامل نیست؛ خود ما هم از این قاعده مستثنی نیستیم. هر کس ویژگی‌‏های منحصر به فردی دارد و با دیگری متفاوت است.اگر انتظار داشته باشیم که دیگران همیشه مهربان و خوش رفتار باشند، پس با هر خطای آنان، آرامش ما به هم می‌‏ریزد. پس بپذیرد که انسان جایزالخطا است. ضعف دیگران را بپذیرید و آنان را به خاطر خطای‌‏شان ببخشید.

دست از شخصی کردن هر موضوعی بردارید.اگر شما خود را در مرکز همه چیز بپندارید، تعجبی ندارد که مرتبا آزرده خاطر شوید. افرادی که تمام حرف‌‏ها و رفتارهای دیگران را به خود نسبت می‌‏دهند و با نگرشی منفی در باره‌‏ی مسائل صحبت می‌‏کنند، ترجیح می‌‏دهند در جمع حضور پیدا نکنند و تنهایی را بیشتر می‌‏پسندند. در حالیکه تنها ماندن، گوشه‌‏گیری و فرار از موقعیت، حساسیت و احساس منفی‌‏شان را بیشترمی‌‏کند.این ذهنیت را که همه چیز در باره‌‏ی من است، کنار بگذارید. شاید کسی که با کلمات سخت شما را آزرده، در شرایط بدی بوده، تحت فشار و استرس روانی، ناآگاهانه در مکان و زمان نامناسب خود را تخلیه هیجانی نموده است. اما اگر در ارتباط با کسی هستید که مرتبا این کار را در مورد شما تکرار می‌‏کند، پس بهتر است که در روابط خود با او تجدید نظر کنید.

درک درست از کلام دیگران داشته باشید. دایره و فرهنگ لغات از فردی به فرد دیگر متفاوت است. نوع کلام و انتخاب واژه هر کس با دیگری مغایر است. افراد رویکرد‌‏ها و روش‌‏های ارتباطی متفاوتی دارند و ممکن است متوجه نباشند که کلام یا رفتارشان، بی‌‏ادبانه یا خشن بوده است. ممکن است مخاطب شما فردی مهربان بوده و قصد کمک داشته ولی از کلمات خوب یا لحن مناسبی برای بیان درست عقایدش استفاده نکرده باشد. وقتی سخن ناروایی می‌‏شنوید، به نوع نامناسب بیان افکارش و واژه‌‏ها اهمیتی ندهید، نظرات و انتقادش را بشنوید و به نیت خوب و خوش قلبی او توجه کنید. جرو بحث نکنید. به خود برای بررسی دقیق‌‏تر و فکر کردن به موضوع بحث فرصت دهید. شما در روزهای بعد و با حفظ آرامش‌‏تان، بهتر می‌‏توانید از خود دفاع کنید.

نوک پیکان انتقاد را به سمت کل شخصیت خودنگیرید. اغلب افراد حساس این اشتباه عمده را دارند، در حالیکه انتقاد متوجه یک جنبه منفی آنان است. هویت و شخصیت شما، از عقاید و نظرات شما متفاوت است. هر چه بیشتر درباره‌‏ی خصوصیات مثبت خود بدانید کمتر تحت تاثیر انتقاد ناراحت می‌‏شوید. بهتر است که بدانید افکار و عقایدتان، هویت اصلی شما نیست و چند عقیده و تفکر نمی‌‏تواند نشان دهنده کل وجود شما باشد. هر اندازه بتوانید عقاید و هویت‌‏تان را از هم تفکیک کنید، کمتر آزرده خاطر می‌‏شوید.

با ایجاد تغییرات در خودتان و تثبیت آن در وجودتان مطمینا دیگران نمی توانند با پافشاری اینکه تو همانی که هستی آزارتان دهند و اعتماد به نفستان را بکاهند.

ایام بکام🌹🌹🌹
 

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha