سلام دوست خوبم
ممنونم از اینکه ما رو انتخاب کرده آید
در درجه اول باید ببینید ایشون شرایط مستقل شدن رو دارند یا نه، چه از نظر مالی و چه به لحاظ روحی و وابستگی
ممکنه بعضی از افراد احساس میکنند که دور از والدینشان نمیتونن از پس زندگی بر بیان، بهتر هست اگر احساس میکنید ایشون از نظر مالی توانایی دارند این بار در مورد وابستگی ایشون صحبت کنید و کم کم به همسرتان این اطمینان رو بدهید که با کمک هم میتوانید به طور مستقل زندگی خوبی داشته باشید
در نظر داشته باشید که این تغییر در شرایط زندگی شما به مقداری زمان نیاز داره و باید صبور باشید، و نکته آخر اینکه در بعضی موارد مرد ها در مساله ای که از طرف همسرشان پافشاری و اصرار ببینند جواب معکوس میدهند و این رو نشان قدرت خودشان میدانند، اگر احساس میکنید ایشون دلیل قانع کننده ای ندارند و فقط از سر لجبازی طفره میرن باید شیوه های دیگری رو بکار بگیرید
صمیمانه اما با قاطعیت ازشون بخواهید، شرایط رو به صورت واقعی براشون توضیح بدهید، اگر نیاز بود از والدینتان بخواهید با همسرتان صحبت کنند اگر باز هم کار ساز نبود لازم است که اقدامات جدی تری صورت گیرد
سلام. ممنون از لطفتون که دلسوزانه جوابم رو دادین.
راستش تمکین مالی داره که حداقل یه خونه نزدیک خونه مادرش رهن کنه ولی وابستگی بیش از حد به مادرش داره. بارها بهش با خوش رویی گفتم که نمیذارم مادرش تنها بمونه و حتی حاضرم هر شب پیش مادرش برم...
مشکل عصبی دارم چند وقته داروی آرامبخش مصرف میکنم. این قضیه خیلی فشار آورده بهم و فقط بخاطر بچه هام دارم تحمل میکنم
دوتا بچه کوچیک هم دارم. یک ساله و 4 ساله. مشکل اعصاب گرفتم و دارو مصرف میکنم. ولی همسرم اصلا کوتاه نمیاد. خواهش میکنم بهم بگید چی بهش بگم چیکار کنم راضی بشه بچه هام تو عذابن. همش مادرشوهر و خواهرشوهرم تشر میزنن بهشون. دخترم خجالتی شده😢😢