سلام همراه عزيز ✋🏻
ممنون از اينكه مارا انتخاب كرديد
روی خودتان كار كنيد ،سعی كنيد نسبت به اين مسئله بی تفاوت باشی هم از درون خودت هم به ظاهر در مقابل همسرت.اين مرضوع را زاييده ذهن خود كن كه آنها مادر و خواهرش هستند و همسر من وظيفه دارد به آنهاتوجه كند (پدرهمسرتان در قيد حيات هستند ؟)اگر نباشد كه اين وظيفه عميق تر ميشود ،شايد اين محبت ها و دلسوزی ها منطقی نباشد اما گاهی فكر مثبت به افراد آرامش از دست رفته را برمی گرداند .شما هم به آنها محبت كن .شما ميتوانی با رفتار خودت تا حدی اين دلسوزی و توجه را خنثی كنی .حساسيت نشان ندهيد ،برعكس خودتان را خوشحال نشان دهيد از اينكه همسرتان به خانواده اش توجه ميكند ،و اين موضوع را به همسرتان بگوييد.حس اعتمادش را در مقابل خانواده اش جلب كنيد .هيچ وقت سعی نكنيد در حرف ثابت كنيد كه خانواده اش بد هستند چون نتيجه اش كاملا عكس خواهد بود .
دوست عزيز ميدانم شرايط برايتان دشوار است ،اما بهتر است با آرامش برخورد كنيد. مقايسه،سرزنش ،جنگيدن كاملا عكس جواب ميدهد .باید از جنگیدن با مرد اجتناب کردنه صرفاً به خاطر حفظ غرور او
بلکه همچنین به خاطر حراست از شأن و منزلت خود!هیچ چیز به اندازه زن شوریده حال و عصبی و تندخو بی جاذبه و ناخوشایند نیست،زنی که به جای قدرت زنانه، از قدرت زبانش استفاده می کند شكست ميخورد .جنگیدن، زن را نزد مرد و نزد خودش زشت و ناخوشایند می کند.به زنی باهوش و قوی نیاز است تا مردش را خلع سلاح کند، نه با خشم بلکه با عشق.مردان خصوصیات زنانه را به دلیل نرمی و لطافت زن قبول می کنند و نه به دلیل قدرت او.اين جمله شما كه "مرد حسابی دستم درد ميكند "يا به خواهرت ميگی چه فرقی بين زن و خواهرت هست "همسرتان را از شما دور ميكند .در حقیقت با دست خودتون زندگی مشترکتون رو به سمت چالش بزرگی بردید.
گله ها و ناراحتی هاي خود را با متانت و نرمی با همسرتان در ميان بگذاريد .
در مواقع ناراحتی، گله خود را اظهار نكنيد. تحمل كنيد تا وقتی شما و همسرتان در آرامش روحی و روانی هستيد، آن وقت ناراحتی خودتون رو بگيد
اينكه لحن حرف زدن شما، تند نباشد و بوی تحكم و برتری جویی ندهد،خيلی مهم است
اينكه طريقه گفتن شما طوری باشد كه واقعا يک راست برويد سر اصل مطلب و ساعتها مقدمه چينی نكنيد و رنجش خود را به همسرتان بگوييد
مثلا بگوييد: "من از اين كه تو فلان حرف رو به من زدی رنجيده خاطر شدم." و اصلا به سمت مقايسه نرويد كه چرا به خواهرت اين طور گفتي .
ملايمت رفتاری و گفتاری خيلی مهم است .
با توهين يا كلمات نامناسب اشتباهش را ياد آور نشويد.با اشتباهات گرو كشی نكنيد .اشتباهات را با سركوفت يكی نكنيد .متاسفانه لحن و روش ما ميتواند همه چيز را وارونه كند .
گاهی تنها با تاكيد روی واژه اي يا بالا بردن صدا هنگام ادای جمله ای و...منظور سخن ما گم يا وارونه ميشود .
اگر ميخوانيد همسرتان را متوجه اشتباهی كه مرتكب شده كنيد ،آن را به شكل بد منتقل نكنيد ،سركوفت نزنيد و لحن تحقير كننده در پيش نگيريد
تنها گفتن این که من از این کارت خوشم نیومد”کافی نیست و ممکن است زمینه ساز لجبازی هم بشود .
علت ناراحتی تان را عنوان کنید تا اگر سوء تفاهمی ایجاد شده،برطرف شود
اگر همسرتان پی به اشتباهش می برد،لازم نیست دیگر ادامه بدهید و موضوع را پشت سر هم تکرار کنید.
وقتی اشتباهی عنوان شد و همسرتان آن را پذیرفت ،آن را پایان یافته بدانید و بار دیگر در مساله ی دیگر و اشتباه دیگری که ربطی به این موضوع ندارد ،آن را پیش نکشید.
متاسفانه وقتی اشتباه همسرتان را فراموش نمی کنید و نمی بخشید ،جایی دوباره خودش را نشان می دهد. برای مثال ،همسری در جایی که خودش اشتباه کرده، به جای پذیرش اشتباه و تغییر و بهبود رفتارش ،آن را مقابله به مثل با اشتباه قبلی همسرش عنوان می کند و مسیر اشتباهی از لجبازی را طی میکند.
بنابراین اشتباهات را به او بگویید تا بابت آن ناراحتی خاصی را مدت ها با خودتان حمل نکنید و مانع ایجاد حس انتقام شويد .
ضمن آن که باید فرصت پاسخگویی به همسرتان هم بدهید و مانند نصایح والدین به کودکان،بحث را یکطرفه جلو نبرید .شاید این شما هستید که اشتباه متوجه شده اید و این یکطرفه رفتن ها می تواند در نظر همسرتان خودرای بودن ،استبداد و حتی روحیه ناسالم و تردیدآمیز بودن افکارتان را جلوه بدهد.
اگر قصد دارید به همسرتان بگویید کارش اشتباه است ،در وهله ای اول لحن مناسبی را انتخاب کنید. هرگز از هر اشتباهی برای فریاد کشیدن سر همسرتان و ایجاد فرصتی برای دعواهای خانگی استفاده نکنید. شما باید اشتباه را و علت این که چرا اشتباه است ،به همسرتان شرح دهید. قرار نیست او را وارد جلسه محاکمه ی کوبنده ای کنید.
اطلاع رسانی مرحله اول کار است
به همسرتان بگویید کارش اشتباه بود و برایش دلیل بیاورید که به چه علت اشتباه است و چه تاثیری بر شما یا رابطه تان داشته .سپس دوستانه و با مهربانی از او بخواهید که در رفتارش تجدید نظر كند .
شاد و موفق باشيد 🙏🏻🌷
عالی بود پاسختون👌👏👏👏...این خیلی مهمه که اگه روی مساله ای حساس بشیم چپ و راست مصداق های بیشتری میبینیم ولی اگه کمی ریلکس تر و بی تفاوت تر بشیم طرف مقابل هم رفتارش با ما خیلی بهتر میشه...
ممنون همراه عزيز 🙏🏻🌷
سلام دکتر دو ماه قبل مشکل با همسرم در مورد بی توجهی بهتون گفتم و پاسخ گفتید چون پاسخ شما خیلی عالی بود و به من کمک کرد الان باز اینجا از خود شما درخواست کمک میکنم
دکتر من مشکل با همسرم در مورد کار کردن هست حالا مشکلات اخلاقی و با هم داریم بماند
دکتر همسر من تو کار کردن ثبات نداره خیلی آزار میدهد
دکتر قبلا مغازه داشت و با من دوست شد همش مغازه رو ول میکند میسپرد به دوستاش و می اومد دنبال من و کار های من که با من باشه تو مغازه ورشکسته شد
اون وقت کور بودم ندیدم که چرا این کار میکنه
بعد دیگه مجبور شد جمع کنه و بره با اصرار من تو شرکت بد دو ماه از شرکت آمد بیرون ویزیتور بود گفت بیمه نکرد منم بحثم شد
بعد دیگه از ناچار رفت مسافر کشی
حالا یک پژو داره که 20 میلیون می ارزه که اونم 5 تومنش قرضه، حالا باز میگه برم کار راه بندازم من مال مسافر کشی نیستم تا یه پولی داره میخواد هر جور شده خرجش کنه
خیلی به من گیر داد بیا طلاهات بده منم ماشین بفروشم زمین بخریم و ماشین مدل پایین بخرم
دکتر پارسال ماشین مدل پایین داشت کلی نق میزد که ماشینم بده خرج داره نميشه کار کارد
حالا یه ماشین بهتر داره رفت خونه پسر خاله دید گفت بیا طلا بده منم ماشین بدم زمین بخریم گفتم آخه تو چطور پارسال ماشینت بد بود نق میزنی کار نیست حالا باز میخوای ماشین مدل پایین بخری به خاطر زمین ، چرا اینطور میکنی آخه ما زمینم خریدیم پول داریم که بسازیم اصلا فکر نمیکنه فقط دنبال این جور بلند پروازی هاست اصلا دکتر آدمی نیست که بدونه 1000تومن پس انداز داره همش تو فکر آینه که اونو خرج کنه
اصلا ثبات کاری و اخلاقی نداره
الانم دیگ به کارش اهمیت نمیده میگه من نمیخوام با تاکسی کار کنم من مال این کار نیستم بیا ریسک کنیم یه کاری راه بندازم ميگم بابا یکم فکر کن از همین از دست بدی چی میگه اگه برای اینطور فکر کنی که اصلا نباید پیشرفت کنی
میگم بابا آدم پاشو جایی میزاره ک سفت باشه، رو باتلاق که نباید راه رفت
دکتر ميگم ما که پولی نداریم خونه نداریم پس انداز نداریم حتی پول پیش خونه نداریم بیا عزیزم به کارت ادامه بده پس انداز کن از این شاخه به اون شاخه نکن
میگه من آدم این کارها نیستم و همش شل و سفت میکنه
دکتر اگه شب یک ساعت بیدار بمونه صبح یک ساعت بیشتر میخوابه ولی دکتر تا الان نشده بگه امروز کم کار کردم ظهر نخوابم برم سرکارم ، هیچ وقت از خوابش نمیگذره
ولی از کارش میگذرد
اصلا دغدغه بدهی و قرض و پرداخت نداره
خیلی ناراحتم ، دکتر صبح ها باید 100بار صداش کنم تا بیدار شه ظهر میخوابه باز باید 100بار صدا کنم تا بیدار شه ولی تا الان نشده غروب یک ساعت دیرتر بیاد بگه کم کار کردم یه ساعت بیشتر موندم
این آزارم میده ،
دکتر دلم بچه میخواد موندم وسط که چیکارکنم
دکتر میریم جایی بعد میآیم خونه دیگه سرکار نمیره، ميگم عزیزم خوب الان ساعت یک هست یه چرت بزن ساعت 3 برو سرکار تا 6 غروب باز یه پولی درمیاری میگه ول کن خسته ام، آرزو به دلم موند بگه زن نهارمو بده بخورم برم سرکار صبح کار نکردم حداقلش بعدازظهر برم یه پولی در بيارم ،
دکتر 39 سالشه، حتی بیمه هم نداره تو پیری حداقل حقوق بازنشستگی داشته باشیم بخوریم ،
خودم 33،
دکتر از اخلاقش هم نگم که دلم خونه ،
دکتر از آینده میترسم خیلی آخه دوبار منو ول کرد رفت شهرستان خونه خواهرش بعد یه ماه پشیمان شد برگشت آمد زندگی کرد دوباره
سلام همراه عزيز✋🏻
عدم ثبات شغلي در مردان ممكن است به دليل مسئوليت پذيري پايين يا تاب آوری پايين در برابر تحمل سختی ها و مشكلات ، بي ثباتی ،تنوع كمال طلبی توقع زياد از شرايط كار اشاره كرد
شما در مورد مسئوليت پذير تر كردن همسرتان چقدر تلاش كرديد؟ همسرتان چقدر تغيير كرده ؟ مسئوليت پذير تر شدن يا برعكس؟ آيا خانواده ها از اين وضعيت خبر دارند ؟چه اقداماتي تا به حال صورت گرفته ؟علت را پيدا كنيد .در مورد احساسات بد خود نسبت به وضعيت صحبت كنيد .به هيچ عنوان تحقير و سرزنش نكنيد .من نگذاريد.به احساسات همسرتان توجه كنيد و غرور و شخصيتش را بيش از اين درهم نشكنيد .شنونده خوبی برای صحبت هايش بشويد .براي رفع نقاط ضعفش از او حمايت كنيد .تلاش هاي خود براي بهبود زندگي را به او ياد آوري كنيد .وظايف اورا به عهده نگيريد .به او مسئوليت واگذار كنيد و وقتي به خوبي آنهارا انجام ميدهد ،تشويقش كنيد .به او بگوييد كه دوستش داريد و نگران وضعيت هستيد .با دقت و دلسوزی به او گوش كنيد .با لحن آرام و موثر ناراحتی خودرا بيان كنيد ،به او كمک كنيد براي رسيدن به هدف نهايی برنامه ريزی كند و هر روز بخش كوچكی از آن را انجام دهيد .قدم به قدم برای پيدا كردن كار برنامه ريزی كنيد .برای رفع موانع موجود از او حمايت كنيد .نگرش مثبت خودرا حفظ كنيد و به همسرتان آرامش دهيد .براي ريشه يابی مشكلات و تعيين و مرز بندی نقش هاي جنسيتی و مسئوليت های هريک از زوجين حتما از يک مشاور به صورت حضوری كمک بگيريد .در اين راه صبور باشيد .
شاد و موفق باشيد 🙏🏻🌷
یه چیزی خیلی اذیتم میکنه اعتماد دارم به همسرم ولی بدبینم زیاد همش چکش میکنم اگه یک ساعت تنها باشه فکر میکنم خطایی میکنه حرفهای عاشقانه که میگه مثلا عاشقتم زیاد باور نمیکنم خیلی مهربونه ولی من بداخلاقم و بدبین
سلام همراه عزيز✋🏻
ممنون از اينكه مارا انتخاب كرديد
حس بدبينی و شک بسيار آزاردهنده است .اينطور كه متوجه شدم مساله ای كه شما رو آزار ميده ،بدبينی نسبت به همسرتون هست
(البته سوالتون خيلی كلی است و عنوان نكرديد كه آيا مسئله ايی باعث اين بدبينی شده است؟)اما بدبينی چيزی نيست كه فقط فرد را آزار دهد .بيشترين لطمات روحی متوجه خود انسان بدبين است اما انسان هی اطراف و نزديكان نيز به نوبه خود اذيت ميشوند .اگر هميشه شک و ترديد داريد فقط خودتان را آزار ميدهيد فكر كردن به مسايل منفی و دليل تراشيدن برای آنها آسان ترين كار است .اما بهتر است هر بار اين تفكر به سراغ شما آمد به مسائل ديگه فكر كنيد :مثلا :او شما را انتخاب كرده و هنوز در كنار شماست .كاملا واضح است كه او ميخواهد در كنار شما بماند و زندگی كند .به احتمال بسيار او قصدی برای ترک يا خيانت كردن به شما را ندارد .ترس و بدبینی همانند دو قلوهای به هم چسبيده هستند كه باهم بروز ميكنند.هميشه زندگی خود را طوری كنترل كنيد كه باور داشته باشيد كه نگرانی های شما بی مورد هستند و هرگز واقعی نميشوند .بر ناامنی های خود غلبه كنيد و خوش بين باشيد .هر اتفاق كوچكي را دليل بر خيانت همسر فرض نكنيد .با مهربانی و تسلط بر افكار منفی خود ،او را خوشحال كنيد و اجازه دهيد همچنان عاشق شما و زندگی باشد .هيچ انسانی نميتواند برای مدت طولانی زير بار بدبينی های طرف مقابل تاب بياورد .شايد در آخر با شک های خود او را ازدست بدهيد .پس مراقب باشيد.مثبت فكر كنيد .از اينكه او را داريد خوشبخت باشيد و باور كنيد او نيز از داشتن شما خوشحال و خوشبخت است .ورزش هايی انجام دهيد كه ذهن و تمركز شما را بيشتر و عميق تر ميكنند .خودشناسی كنيد و با سفر به درون خود افكار منفی را با خوش بينی های شادتر جايگزين كنيد .روی كيفيت رابطه با همسرتان متمركز بشيد .با هم صحبت كنيد در مورد خواسته ها و نيازهای همديگر بيشتر بدونيد .سعی كنيد پيام هاتون شفاف و از موضع "من" باشد .(احساس تون رو در فلان شرايط يا موضوع بيان كنيد ).در خواست تون را واضح بگيد .خيلی اوقات خواسته های ما مبهم هستند و طرف مقابل متوجه نميشه ما از چه مسئله ای ناراحتيم و دقيقا هدف ما از گفتگو چيست .و چی ميخوايم .به زندگی و تفكرات خود عمق بيشتری ببخشيد تا اضطراب كمتری داشته باشيد و با آرامش بيشتری زندگی كنيد .
شاد و موفق باشيد 🌷🙏🏻
سلام ميشه منم راهنمايی كنيد؟ شوهرم بی توجهی ميكنه خيلی زياد درگير هيئت رفتن و موكب رفتنه منو اون موقع فراموش ميكنه مثلا روز شهادت امام رضا ما يک رسم داريم كه تا قدمگاه امام رضا تو شهرمون پياده بريم بهم گفت باهم بريم ميدونستم دوست داره بره موكب گفتم تو برو برگشتنی باهم برگرديم وقتی رفتم ديدم خيلی زن هم تو موكب هست بهم نگفت بيا پيشمون تو موكب حتی بهش اشاره كردم يک لحظه بيا اون به كارش ادامه داد بعدش كه من رفتم اومده بود دنبالم ولی نديدم برگشتنی هم بهش گفتم دارم ميرم بازم از راه دور اشاره كردم ولی اون حتی نگفت با كی ميری منم تنهای تنها پياده برگشتم وقتی اومدم خونه بابام تنها بودم راهش ندادم داخل گفتم نميخوامت ديگه ولی گوش نداد پشت در موند وقتی ديگه در رو باز كردم و شب رفتيم خونه به خوبی گفتم ازش ناراحتم. گفت ميدونم اشتباه كردم هميشه ميگه ميدونم اشتباه كردم ولی باز تكرار ميكنه من چيكار بايد بكنم؟
سلام همراه عزيز✋🏻
دوست عزيز برای بررسی بيشتر نياز به توضيحات جزئی تری هست
اما حتما رفتار های همسرتان علتی دارد بيشتر روی رفتارهای خودتان دقيق شويد .اما مهارتهای مفید در " ارتقاء روابط زناشویی كه مهم هستند: ،از به کار بردن کلمات قضاوت آمیز و اصطلاحات دوپهلو خودداری کنید. این کلمات احساس ارزشمندی فرد را مورد حمله قرار داده و به آن لطمه میزنند؛ بنابراین در رابطه بین زن و شوهرهای صمیمی جایی ندارند.از برچسب زدنهای کلی بپرهیزید. از پیامهای «تو» سرزنشگر و اتهامآمیز، پرهیز کنید. از پرداختن به گذشتههای خیلی دور پرهیز کنید. ارتباط سالم بر موضوع کنونی متمرکز است، ولی ارتباط ناسالم بیشتر به مسائل گذشته میپردازد.از مقایسههای منفی خودداری کنید. از تهدید کردن بپرهیزید. بهجای حمله کردن با احساساتتان، آنها را توصیف کنید. زبان بدن باز و پذیرنده داشته باشید.
"كتاب عشق هرگز كافي نيست"
پروفسور بک ، ترجمه مهدی قراچه داغی
انتشارات ذهن آويز شما را در اين راه كمک ميكند .
فقط اومدم بگم عالی بود حرفهای خانم دکتر حسینی.
ممنون همراه عزيز 🙏🏻🌷🌷
ممنون همراه عزيز 🙏🏻🌷
سلام همسر من همیشه بیرون از خونه عصبانی هست همیشه، بی علت! تو خونه خوبه ، پاشو میذاره بیرون یک آدم دیگه میشه، به همه راننده ها فحش میده کلافه کرده منو
سلام همراه عزيز ✋🏻
ممنون از اينكه مارا انتخاب كرديد
هيچ واكنشی بدون علت انجام نميشود .بددهنی نيز واكنشی ازسر خشم است .كه ميتواند علت های مختلفی داشته باشد .بنابراين به علت بددهنی توجه كنيد .ببينيد چه اتفاقی افتاده كه همسرتان به اين كار روی آورده است .قبل آن چه مسئله ايی شده است .يكی از مهم ترين علل اصلی بددهنی كردن ،ناكامی در تامين نيازهاست .اما در آن زمان شما چه كاری ميتوانيد انجام دهيد :هنگامی كه ايشون عصبانی ميشوند گاهی سكوت ،همدلی كنيد . در آن لحظه به هيجانات خود مسلط باشيد .واكنش های نامناسب مثل:پرخاشگری ،انتقاد ،سرزنش،تحقير ،بی احترامی به رفتارهای اشتباه ايشون دامن ميزند و موجب تشديد رفتار همسرتان ميشود .در يک زمان مناسب كه همسرتان در وضعيت روحی مناسبی قرار دارند با او صميمانه حرف بزنيد ،درباره تاثيرات منفی بددهنی بر احساس و رفتار شما و زندگی مستركتان حرف بزنيد .به او بگوييد خيلی دوستش داريد ولی احساس ميكنيد اين رفتار ها ميان شما فاصله ميندازد .او را متهم نكنيد ،به جای آن احساس خودتان را نسبت به رفتارش بيان كنيد .با احترام و احتياط يک واكنش خوب و سازنده داشته باشيد .با محبت از او بخواهيد آرامتر شود هنگام عنوان كردن اشتباهش ،با ملايمت و آرامش و محبت رفتار كنيد .مراقب كلام خود باشيد .توهين و سرزنش و انتقاد و توهين نكنيد .تنها گفتن اين كه "من از اين كارت خوشم نيومده "كافی نيست و ممكن است زمينه ساز لجبازي شود .
(علت ناراحتی تان را عنوان كنيد )لحن و روش شما ميتواند همه چيز را وارونه كند .آن را به شكل بد منتقل نكنيد .لحن تحقير كننده رو در پيش نگيريد . از همسرتان تعريف كنيد ،به رفتارهای درست همسرتان در خانه اشاره كنيد و احساس خوب خود را در مورد رفتارهايش بيان كنيد .بهش بگيد كه رفتارت در خونه كه مهربان هستی را دوست دارم .صبور باشيد و با اخلاق خوب خودتان سعی كنيد تاثير مثبتی روی شريک زندگیتان داشته باشيد .
شاد و موفق باشيد🌷🙏🏻
دكتر ميشه لطفا به منم كمک كنيد؟ شوهر منم تقريبا اينطوريه تلاش ميكنه منو بی اهميت جلوه بده واسه خودش در صورتی كه اينطوری نيست من از رفتاراش ميفهمم خيلی دوستم داره و به فكرمه ولی زبونش تلخه مثلا ميگم وای قربونت برم چه جيگر شدی ميگه چرت و پرت نگو ميگم چرا اينطوری ميكنی ميگه آخه اين حرفا همش دروغه و الكيه عشقی وجود نداره! و اينكه اگر امروز سر يه موضوع هر چند پيش و پا افتاده دعوامون بشه تا يكی دو هفته خودشو واسم ميگيره و ميگم چته ميگه يادته مثلاً جمعه چيكار كردی تصميم گرفتم از اين به بعد اينطوری باشم!مثلا سر اينكه به مادرش كم كمک كردم به خاطر اينكه اون روز از مسافرت برگشته بودم و ١١ ساعت تو راه بودم و همش ٤ ساعت خوابيدم الكی ازم بهونه گرفت دعوا كرد الان ١ هفتست خودشو واسم ميگيره رفتيم پيراهن عروس انتخاب كنيم ميگم به نظرت خوبه ميگه من نميدونم سر در نميارم😒