خسته بودن مادر از وابستگی زیاد کودک

با سلام و خسته نباشید

من پسر ۱۹ماهه دارم احساس میکنم که توجه زیاد بهش نتیجه عکس داده اگه میشه راهنماییم کنین

زیاد گریه میکنه بهانه میگیره ،خیلی کنجکاوه دوست داره به همه چیز دست بزنه، وقتی چیزی رو بهش نمیدیم گریه میکنه ،همش منو باباش رو صدا میکنه که باهاش بنشینیم بازی کنیم،ما تو این شهر غریبیم حتی دوستی هم نداریم که رفت و آمد کنیم فکر کردم از تنهایی بهانه میگیره الان یک هفتست که میبرمش مهد خودمم میشینم پیشش ولی اصلا تو اتاقی که همسن های خودش بازی نمیکنه و دوست داره بره اتاق بازی و ماشین سواری بکنه،از دستش نمیتونم جایی برم چون به همه چیز دست میزنه و وقتی میگم دست نزن اصلا گوش نمیده،خواهش میکنم بهم بگید چیکار کنم به حرفاش گوش کنم و نذارم گریه کنه اینطوری خودم خسته میشم چون وقتی دستشویی هم میرم گریه میکنه گاهی وقتا که همسرم از صبح تا شب شیفته حتی وقت نمیکنم چیزی بخورم احساس میکنم هیچ وقتی برای خودم ندارم و خودمو فراموش کردم ،آرامشمو از دست دادم انقد که نمیذاره کاری کنم میخوام فقط بنشینم تکون نخورم چون دنبالم میدوئه و گریه میکنه و غر میزنه،اینم بگم که خیلی غر میزنه دائم ایع ایع میکنه و کلافمون میکنه،از وقتی مهد رفتم میبینم که چقد با بچه های اونجا فرق میکنه اونا خیلی خیلی آروم‌تر هستن حرف گوش کن هستن نمی‌دونم چیکار کنم احساس میکنم کم آوردم و بعضی وقتا میخوام ده دقیقه پیشم نباشه که بتونم به آرامش برسم،در ضمن من عاشق پسرم هستم خیلی انرژی براش میذارم دائم میخندونمش نوازش میکنم میبوسمش حرف میزنم باهاش دائم نگاهم بهشه و هیچوقت ناشکری نمیکنم ولی واقعا خیلی خستم آن هم جسمی هم ذهنی،لطفا راهنماییم کنین ،خیلی ممنونم از وقتی که گذاشتین