2794

قطع رابطه با خانواده همسر

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 3447 بازدید 4 تبادل تجربه

سلام من بیست و سه سالمه و سه سال که ازدواج کردم . اول که وارد خانواده شدم همه چیز خوب بود اما بعدها متوجه شدم همه چیز خانواده همسرم دروغه مثلا: بهم دروغ گفتن که سربازی رفته معافیت داره؛ بهم دروغ گفتن که همسرم پاکه که بعد فهمیدم عضو انجمن معتادان گمنام ؛ بهم دروغ گفتن که مذهبشون با ما فرق داره خلاصه با همه اینا کنار اومدم موفق شدم همسرم از سیگار ترک بدم و این چیزا رو فراموش کنم . اما از همون ابتدا جاریم که تسلط زیادی بر خانواده و همسر من داره حتی تو خرید عروسیم همه وسایلمو انتخاب کرد. آرایشگاه خودش بردم سر مسئله پاتختی از من عیب دراورد و قطع رابطه کرد بعدها گذشت تا ما آشتی کردیم ؛ مادرشوهرمم خیلی دروغ میگه و دخالت میکنه از ما خواستن باهاشون بریم مشهد به خرج خودمون ما هم همراهیشون کردیم تا پدرشوهرم که مریضه اذیت نشه اونجا خیلی تحت فرمانشون بودیم اما از وقتی اومدیم اخلاق مادرشوهرم بدتر شد حتی به همسرم در موردم دروغ میگه بهم تیکه میندازه من یکبار سقط داشتم و الان باردارم و بارداریم خطرناکه مسمومیت بارداری دارم مثلا وقتی میرم دکتر میگن چرا میری اصلا درک نمیکنن که مریضم میگن تو از اول مریض بودی و نازا .... الان رابطمو قطع کردم چون نه منو درک میکنن نه دوستم دارن به نظرتون چیکار کنم چرا همش اذیتم میکنن 

اطلاعات تکمیلی

سن ۲۳ جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور ازدواج

دوست عزیز سلام
درک میکنم که شرایط خوبی نیس و با توجه به بارداریتون حساس تر هم شدین و شرایط براتون سخت تر میگذره. اما نکته ای مه نظر من رو جلب کرد اینه که شما همش از رفتار دیگران با خودتون گفتید آیا تا به حال فکر کردید که چه چیزی در شما ممکنه کم باشه که دیگران چنین برخوردی با شما دارن و یا فکر میکنید که دارن؟آیا تا به حال به دنبال آموزش مهارتی برای رفع این مشکل بودید؟
تمرکزتون رو روی رابطه ی خودتون و همسرتون بذارید و برای ارتباط با دیگران همراه با همسرتون مرزبندی تعیین کنید. هر زوجی نیاز به حریم خصوصی داره که به نظر میرسه به دلیل نداشتن مرزبندی این حریم برای زندگی شما وجود نداره. و قطع ارتباط رو معمولا توصیه نمیکینم بلکه ارتباط ها کم و کنترل شده میشه.
همچنین آموزش مهارتهای ارتباط موثر و جراتمندی بسیار موثر خواهد بود.
با مراجعه ی حضوری به روانشناس در صدد کسب این مهارتها و ریشه یابی مشکل و به تبع گرفتن راهکارهای مناسب باشید چرا که به صورت غیر حضوری میسر نیست به دلیلی که نیازمند ارزیابی همه جانبه داره.
شاد و پیروز باشید.
 

تجربه شما

login captcha

خانم دکتر بگید من چیکار کنم 

خانم دکتر سارا ارشدی منم متاسفانه همین مشکل رو دارم . خانواده شوهرم زیاد برای ارتباطات اجتماعی ارزشی قایل نیستند برای همین تلاشی برای حفظ رابطه با ما نمی کنن . شوهرم هم همین طوره رفتارش . اینه که اگه من دوست داشته باشم رابطه داشته باشم باهاشون باید همه چیز رو تحمل کنم . شوهرم کلا آدم سرد و منفعلیه نه تلاش می کنه خودش و عوض کنه و نه در مورد رفتار خانوادش تاثیری تو زندگی ما می گذاره . اینه که من شدم یه کوه غصه و صبر . 

منم حدودا 2 سال قطع ارتباطم . باورتون می شه خودم هم دلم نمی خواد قطع بشه ولی وقتی هم ارتباط داریم همش اعصاب خوردیه . شوهرم کلا آدم بی مسئولیته تو همه چیز نسبت به مسائل مال و خانوادگی و حتی ارتباطات مرسوم بین زن و شوهر . کلا ارتباط خوبی با هم نداریم . تو 15 سال ازدواجمون فقط به خاطر بچم تحمل کردم . شوهرم یه آدم سرد و بی وجود و بی خاصیته . حالا یه همچین آدمی به نظرتون می شه خانوادشو هم تحمل کرد که اونا هم مثل خودشن . 

النته محاسنی هم داره آرامه از نظر اخلاقی سالمه اعتیاد نداره که اینا هم محاسن کمی نیست ولی کلا منفعله . 

فدات شم صبر و تحمل پيشه كن درست مثل منه زندگيت هيچ وقت بجای اونا قضاوت نكن و هرچی ته دلتو پركرده بهشون بگو دروغاشون رفتاراشونو بگو چرا با من اين رفتارو داريد و يا دروغ ميگيد تو رفتارشونو درست كن همه چی رو بسپار به خدا جون اون همشه با حق دارا هست  رو به خدا كن و اعصابتو آروم كن و هرچی چيز منفيه از مغزت بيرون كن به آينده فکر كن که الانم يک هديه از خدا جون داره وارد زندگيت ميشه با عشق زندگی كن و رابطتونو حفظ كنيد احترام باشه محبت باشه ولی نه يک جوری که سو استفاده كنن سنگين و رنگين موفق باشی گلم به خودت وشوهرتو نی نی جون برس

ببین کمتر برو بیا داشته باش مثلا در هفته دو روز رو‌ اختصاص بده به خونه مادرشوهرت رفتن و فقط و فقط همیشه همون دو روز رو برو مثلا پنجشنبه ها و یکشنبه ها نه بیشتر نه کمتر. دوری و دوستی