2794

اكثر مواقع اصرار ميكنه خونه بابات بمون من شب دير ميرسم خونه تنها باشی نگرانت ميشم منم بخاطر حال پدرم و اينكه باهاش ميرم دكتر ميام خيلی پيش مياد خونه مامانم باشم شوهرمم به بهانه اينكه خستم ميخوام برم خونه دوش بگيرم نمياد امشب هی پشت هم زنگ زد پيام داد كه من از بيرون برم خونه پدرم كه سركاره دير مياد تو تنها نمون هی ميپرسيد كجايی منم ديدم اينطوری شک كردم گفتم تو راهه خونه بابام ولی رفتم خونه خودمون تا در پاركينگ و باز كردم ماشينمونو ديدم اومدم بالا ديدم رو مبل دراز كشيده گفت تازه رسيدم ولی ١ساعت قبلش كه زنگ زد گفت تهرانم چطور روز جمعه از تهران تا كرج رسيده تازه ميگه من رفتم خونه بابات اينا نيومدی برگشتم خونه

فاصله خونه ما با خونه پدرمم ١ساعتی هست پرسيدم چرا رسيدی اونجا زنگ نزدی ميگه مگه گذاشتی حرف بزنم چون گوشيم داشت خاموش ميشد زود قطع كردم پرسيدم چرا نگفتی باهم برگرديم از تهران اصلا معلوم نبود چی داره ميگه نميدونم چيكار كنم قصدش چی بوده خسته شدم از اين كاراش همشم توپ و ميندازه تو زمين من كه تو بيكار موندی تو خونه توهم زدی و هرجور دوست داری يا قبول كن كه راست ميگم يا نه؟ 

اطلاعات تکمیلی

سن 27 جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاوره خانواده و کودک

سلام دوست خوبم 

اميدوارم خوب باشيد .

در مورد مشكلی كه مطرح كرديد بايد با همسرتان صحبت كنيد و علت رفتارها و اصراشون رو بپرسيد ،در ضمن اينكه رفتارهای خودتان رو مرور كنيد و ببينيد آيا اين درخواست همسرتان به دليل رفتار خاصی از طرف شما نيست .اگر در صحبت با همسر به نتيجه ای نرسيديد حتما از مشاور كمک بگيريد چون بايد هم صحبتهای شما و هم همسرتان برای حل مشكل شنيده شود .

موفق باشيد

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha