2794

غم از دست دادن فرزند

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 86 بازدید

سلام من یک پسر کوچولو دارم که بیمار شده چند روز پیش دکتر آب پاکی رو ریخت رو دستمون بهمون گفت که عمر زیادی نمیکنه من نمیدونم چیکار کنم اصلا نمیتونم بخوابم شبا همش بیدارم نگاه میکنم ببینم نفس میکشه. اگر بخوابم خواب های وحشتناک میاد سراغم .نمیدونم چرا گریم نمیگیره فقط مثل روح سرگردون این ور و اون ور میرم بدون اینکه کاری بکنم بیشتر از اینکه غمگین و ناراحت باشم عصبانیم اگه بخاطر پسر بزرگم نبود شاید منم خودمو از این روزهای لعنتی و سیاه راحت میکردم حالی دارم که قابل وصف نیست  

پاسخ مشاور

مشاور خانواده

بانوی عزیز سلام ، از خوندن پیامتون خیلی متاثر شدم . روزهای سختی رو پشت سر میگذارید مراقبت از بیمار اون هم فرزند واقعا کار راحتی نیست که شما از پسش بر میایید و قطعا خودتون هم این بین نیاز به کمی خیال آسوده و استراحت دارید که چون امکانش محیا نیست و استرس همراهتونه دچار خشم و یاس میشید. با اینکه خبری که به شما دادند اصلا خبر خوبی نیست اما چیزی که آزار دهنده تر از خبر هست حالت انتظار و بیقراریه،آینده هنوز نیومده پس فقط در این دوره ی گذار که اصلا قابل پیش بینی نیست فعلا به خودتون اجازه عصبانی شدن و غمگین بودن رو بدید، فشار بیش از حد به ذهنتون وارد نکنید ، به هیچ عنوان خودتون رو سرزنش نکنید عزیز من چیزی که مسلمه شما به عنوان یک مادر درحال انجام هرآن چیزی که از دستتون بر میاد هستید بخشی از شرایط در دست ما هست و بخش دیگری نه، از حمایتها و کمکهای اطرافیانتون استفاده کنید و اجازه بدید که با شما همراه باشند ، اگر به مشاور حضوری دسترسی دارید به مشاور مراجعه کنید تا قدری از حجم احساسات انباشته شده درونتان کاسته شود. امیدوارم که شرایط به خوبی پیش برود و از این دوره زندگی با موفقیت گذر کنید.

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha