دخالت و حسادت خانواده همسر

سلام من و همسرم دو سال هست که ازدواج کردیم و با مادرم زندگی میکنیم و دو ماه هست که پسرم به دنیا اومده خودم ۲۲ سالمه و شوهرم ۲۶سال سن داره از دست مادرشوهرم و رفتاراش خسته شدم. خونه مادرشوهرم در روستا هست و ما هر پنج شنبه باید بریم اونجا تا جمعه بمونیم ولی بحث اصلی اینه که هر کاری می‌کنه تا لج منو دربیاره یا شوهرمو همش کوکش میکنه حرفهای الکی میزنه بهش. قبل به دنیا اومدن پسرم تقریبا کمتر حساس بودم ولی الان دیگه نمیتونم رفتاراشو تحمل کنم همش با بچم بازی می‌کنه بهش میگه حسین آقا پسر بابا 

 می‌دونه من بدم میاد از این حرف مگه بچه من نیست که همش میگه پسر بابا یا اینکه پسرم اخم می‌کنه بهش میگه مثل مامانت اخمو نباش البته منم جوابشونو میدم یا همش میگه بهش پستونک بدین هر چی میگم نمیگیره رو به بچه می‌کنه میگه این مامان بدت باز پستونک تو رو نیاورده ببینه من چه جوری بهت میدم انگاری او معجزه می‌کنه بچه من کولیک داره و هر سری یک عیبی خواهرشوهرم رو من و بچه می‌ذاره میگه شیرت خوب نیست، بچت مشکل داره ما تا حالا ندیدیم بچه آنقدر گریه کنه حالا بچه خودش آفتی هست که نگو با این که دختره اصلا اینا وقتی فهمیدن من پسر دارم حسودیشون چند برابر شد و خواهرشوهرم داره به هر دری میزنه پسر دار بشه آخه چرا باید اینجوری باشه من و شوهرم واقعا همدیگرو دوست داریم ولی وقتی اونجا میریم دعوامون میشه و باز جلو خودشون دو دقیقه بعد با هم خوب میشیم ولی اونا ول کن نیستن اگه جایی بخوایم بریم یا باید دروغ بگیم بهشون یا نکنیم اگه چیزی واسه خودمون میگیرم قطعا مادرشوهرم از اون وسیله میخواد کاری هم به زنونه و مردونه بودنش نداره من خیلی حرص میخورم لطفاً بگین چیکار کنم؟؟