2794

مادرم بیماری دو قطبی داره کلا در خونه بودم زندگی وحشتناکی داشتم ازدواج که کردم شوهرم بارها بهم خیانت کرد از ترس زندگی مجدد با مادرم نشستم و دم نزدم الان بعد ده سال طاقتم تموم شد اومدم خونه مامانم با اینکه خودمم دارم آرام بخش میخورم تا بتونم جو رو تحمل کنم ولی نمیدونم چرا خدا کمکم نمیکنه یک بچه سه ساله دارم و چون خیلی شیطونه همش با مامانم سرب چه دعوا داریم جایی رو ندارم برم از لحاظ اقتصادی هم وضع مالیم خوب نیست وابسته به پدرم هستم پدرم میگه یا برگرد سر زندگیت و مثل همخونه با شوهرت باش یا کارهای مامانت رو ندیده بگیر ولی ازوقتی اومدم اینجا بچم تمام رفتارهای مامانم رو کپی میکنه جیغ میزنه حرف بد میزنه چیز پرتاب میکنه و من با دیدن این چیزها خیلی افسرده میشم شوهرم هم بچه رو قبول نمیکنه دارم برای طلاق اقدام میکنم که روندش هم طولانیه هم پرخرج، لطفا برای آرامش بیشتر داشتن راهنماییم کنید؟

اطلاعات تکمیلی

سن 32 جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل درحال جدایی
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

درود بر شما
عزیزم می‌دونم که شرایط سختی‌رو تحمل می‌کنید،متاسفانه مشکل مادرتون،مسائل مربوط به طلاق،هزینه‌ها و خیلی چیزهای دیگه شمارو آزرده خاطر کرده اما توی همه این تلخی‌ها وسختی‌ها فرزند سه ساله‌ای دارید که نیاز به یه مادر سالم،صبور و پر قدرت داره اونه که به شما امید میده و برای آینده هدفمندتون می‌کنه
بنابراین اگه تصمیمتون برای طلاق جدیه،طبق قانون،پدرش موظف به پرداخت نفقه هستش،به هر حال الان فرم زندگی شما به این صورت شکل گرفته اما موقتیه،چقدر خوبه که پدری دارید که حمایتتون می‌کنه اما بهتره خودتون هم دست روی دست نذارید و به دنبال شغلی آبرومند هر چند با درآمد پایین‌تر باشید،فرزندتون‌رو زیاد توی خونه نگه ندارید می‌تونید ساعاتی از روز رو به گردش و پارک و پیاده‌روی ببرید هم هزینه ای نداره و هم اینکه مادرتون هم می‌تونن استراحت بیشتری کنن و اوقات برای فرزندتون هم به خوبی بگذره و ساعاتی از محیط دور باشید،،،
تندرست باشید
 

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha