2794

خیانت و مشکلات اخلاقی همسرم

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 153 بازدید

سلام 5 ساله ازدواج کردم . یک دختر 3 ساله دارم محرمیت و دوران عقدمون یک سال و دو ماه طول کشید که روابطمون کنترل شده و محدود بود، در اون دوران خیلی نسبت بهم گرم و با محبت نبود اما چون هردو مذهبی بودیم به پای این قضیه میگذاشتیم چون خودم هم به خاطر حیا آنچنان راحت نبودم فکر میکردم همسرم هم به این دلیل اینجوری ،اما بعد ازدواج مطمئن تر شدم ،خودخواهی در وجودش هست که هنوز هم همین طوره، اما مشکل اصلیم سال اول ازدواج یک ماه قبل اولین سالگرد اتفاقی فهمیدم با دوتا از همکارهای خانوم محل کارش ارتباط پیامکی داره که با یکی صمیمی تر  ابراز محبت و عشق که با من اونطور ابراز نمیکرد وقتی بهش گفتم ابراز پشیمونی کرد گفت از طرف اونها بوده گریه و زاری ؛همسرم موقع خواستگاری سرش رو بلند نمیکرد به عنوان فردی خیلی مذهبی شناخته میشد اما من واقعا ضربه خوردم ،بعد بهش فرصت دوباره دادم از این قضیه نذاشتم خانواده ها باخبر بشن،خدا خواسته باردارشدم و روابطمون عالی بود تا شاید 5-6 ماهگی، که باز عدم اعتمادم برگشت رفتارش مثل سابق نبود، می فهمیدم و رنج می بردم از سردی رفتارش، تا اینکه دخترم 2 ساله بود که فهمیدم غریب به یک سال با خواهر شوهرخواهرشون که دوست من بودن و اون هم فرد مذهبی هست ارتباط پیامکی داره از زیر زبون اون دختر کشیدم که با اصرار ازش خواسته که مثل خواهر به حرفاش گوش بده اما رابطشون صمیمی تر شده نه جنسی، اون خانوم مجرده ، اما عاطفی، شوهرم ازش خواسته بوده که مگه نمیگی من مثل برادرتم پس چرا قربون صدقم نمیری. و اون خانوم هم براش کم نذاشته بود. از طریق دیگه ای فهمیدم به هم علاقه مند بودن اما خانواده ی همسرم موافق نبودن و به هم نرسیدن، ضربه ی بزرگی برام بود. حالا هم با اینکه یک سال از اون موقع میگذره اعتمادم دیگه مثل اول نیست یک جور بی تفاوت شدم به خاطر دخترم، و گرنه جدا میشدم؛ چون خیانت از طرف کسی که فکر می کردیم و اینجوری نشون می داد مذهبیه اصلا برام قابل درک نیست، به نظرم بازیگر خوبیه، خوبی هایی هم داره اما این موضوعات برام خیلی سنگینه، رفتارهای غیر طبیعی هم داره ،ملاحظه گر نیست، پانیک داره که 6 ماهه متوجه شده و دارو می خوره.

در عصبانیت رفتارش در شانش نیست با اینکه دانشگاه رفته ولی خودش رو نمیتونه کنترل کنه، چندماه پیش سر یک ناراحتی جایی که افراد دیگه هم بودن به پدرم بی احترامی کرد، می فهمم کسی که در خواستگاری سر بلند نمیکرد و خودش رو اینجوری نشون داد نسبت به نامحرم بد پوشش مثلادر خیابون اون کنترل نگاه رو نداره، روی پیامک هاش حساس قشنگ می فهمم اما من گوشیش رو چک نمیکنم ولی میدونم حساسه،ا ز نظر جنسی سرده قبلا هم بود اما الان به خاطر داروهاش سردتر شده بسیار کم، مشاور گفت که شخصیتی همسرم نیاز جنسی بالایی نداره و به خاطر این قضیه سمت کسی نمیره ولی من حس میکنم اون طور که فهمیدم از روی تجربه ببخشید به خانم های چاق توجه نشون میده.

از زمانی که خواستگاریم اومدن چاق تر شدم 64 کیلو هستم خلاصه حرفم کمکم کنید من به خاطر دخترم و آیندش نمی خوام تا مجبور نشدم به جدایی فکر کنم، ولی با رفتار شوهرم که به خاطر بیماریش و اوضاع کاریش میتونه باشه؛سردی و بی محبتیش نسبت به خودم؛ رفتار بدش با پدرم جلوی دیگران چه کنم؛ دارم به شدت عصبی و افسرده میشم و حتی حوصله دخترم رو هم گاهی ندارم ،محبت کنید راهنماییم کنید

اطلاعات تکمیلی

سن 29 جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور ازدواج

دوست عزیز سلام

متاسف شدم از خوندن مطالبتون و میدونم که احساس خوبی ندارید اما هر کاری چاره داره.

اول از همه اینکه شما بخاطر دخترتون باید به این زندگی سر و سامون بدید دختر شما نیاز به خونواده ای داره که شرایط سلامت روان رو براش فراهم کنن در غیر این صورت اون جو برای دخترتون بیشتر آسیب زا خواهد بود.

مهارتهای ارتباطی زوجین مساله خیلی مهمی هستش که متاسفانه کمتر بهش توجه میشه از جمله این موارد مدیریت خشم هستش که میشه با جلسات مشاوره آموزشهای لازم رو کسب کرد.

خیانت مساله خیلی وسیعی هستش و علل و ریشه یابی زیادی داره که حتما نیاز هستش به صورت حضوری این مساله پیگیری بشه بنابراین لطفا پیش یک زوج‌ درمانگر برید و روند مداخله در خیانت رو در پیش بگیرید.

شاد و پیروز باشید

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha