2794

حسادت و دخالت مادرشوهرم

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 98 بازدید

با سلام 

من ده ماه هستش که عقد کردم ولی هنوز زیر یک سقف نرفتیم .مادرشوهرم به شدت باهام لج شده و انگار من دشمنش هستم و از هر راهی که فکرش رو بکنید فقط سعی میکنه من و خانوادم رو از چشم همسرم بندازه و جدا بشیم. تا جایی که موفق شد عروسی من رو بهم بزنه. رفتاراش طبیعی نیست و مثل دیوونه ها شده. خیلی عمدا تحقیرآمیز با من و خانوادم برخورد میکنه که ما خودمون تموم کنیم خانوادم فقط بخاطر من کوتاه می یان چون میدونن به همسرم علاقه دارم . فقط منتظر اشاره همسرم هستن تا بالاخره جواب مثبت به این جدایی بده حتی به دروغ و تهمت متوسل شده همسرم هم من رو دوست داره  میخواد که زندگی کنیم ولی سعی میکنه مسالمت آمیز همه چی درست بشه و بریم سر زندگیمون .بعد از کلی کشمکش و با زور و اصرار قبول کردن که همچنان چند ماه دیگه آزمایشی با هم باشیم و بعد بریم زیر یک سقف. من واقعا نمیدونم چیکار کنم اصلا نمیدونم دیگه این زندگی به صلاحم هست یا نه؟

اطلاعات تکمیلی

سن 25 جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور کودک و خانواده

سلام و وقت بخیر خدمت شما .مشکلات و دخالت های خانواده زوجین معمولا درگیری های زیادی به وجود میاره و اینکه اگر طرفین اجازه دخالت ندن میتونن ادامه بدن به زندگیشون در غیر اینصورت مدام درگیر این کشمکش ها خواهند شد.در نتیجه شما با قاطعیت و احترام جلوی این رفتاراشون بایست و رفت و آمد محدود کن.این دسته از مادر ها معمولا نمیتونن پسرشون تقسیم کنن و درک درستی از مستقل شدن فرزندشون ندارند.شما به همسرت تایم بده بگو که اگر رفتاراشون ادامه دار باشه من نمیتونم ادامه بدم .و همسرتون باید جدی در مقابل این دخالت ها بایستند.موفق باشید

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha