تنها رفتن همسرم به خانه مادرش

سلام وقت بخیر. چند وقت پیش به خاطر اینکه به عروسی پسر برادرشوهرم رفتم از طرف خانواده همسرم مورد بی مهری قرار گرفتم. حتی وقتی به منزل آنها رفتم جواب سلام من را ندادند. چون با برادر شوهرم قهر بودند نمی خواستند که من و همسرم هم به این جشن برویم. حالا یک ماه از آن قضیه گذشته است و من به منزل آنها نرفتم تا متوجه رفتار زشت خود بشوند. ولی همسرم هر هفته به آنجا می رود و دو یا سه ساعتی می ماند و بر می گردد. وقتی همسرم به آنجا می رود ناراحت می شوم. انتظار این را ندارم که رفت و آمد نکند. چون به هر حال فرزند آن خانواده است. ولی هرگز به خاطر رفتنش با او بحث و جدل نمی کنم حتی نمی گذارم که او متوجه ناراحتی من شود. اما با وجود اینکه بارها به آنها گفته که کارشان اشتباه بوده و از من حمایت کرده وقتی به آنجا می رود یک ناراحتی در دلم ایجاد می شود. چه کنم که این احساس به من دست ندهد و اینکه آیا تصمیم من برای دیر به دیر رفتن به منزل مادرشوهرم درست است؟ مثلا هر 2 یا 3 ماه یک بار. قبلا هر هفته می رفتیم و حداقل برای یک وعده شام در آنجا می ماندیم. بارها از آنها ضربه خوردم این بار می خواهم با درایت بیشتری رفتار کنم. هم ترس این را دارم که چون همسرم در آنجا تنهاست کاری را به دروغ به من نسبت ندهند و  به همسرم بگویند هم دوست ندارم هرگز آنجا بروم. به همسرم گفتم که به خاطر تو دنبال قطع رابطه نیستم اما ترجیح می دم دیر به دیر بروم.  ممنون از اینکه فرصتی فراهم کردید تا بتوانیم از مشاوره استفاده کنیم. منتظر نظر ارزشمند شما خواهم بود.