2794

۴ ساله ازدواج کردیم من در یک شهر غریب خیلی دور از خانوادم زندگی میکنم اوایل یک بار بحث شد من میخواستم قهر کنم نذاشت از خونه برم ولی ۴ روز پیش بدون هیچ دلیل و مشکلی وقتی اومد خونه انقدر حرفهای نیش دار زد که من از کوره در رفتم و جواب هایی دادم که نباید میگفتم (اون روز من مریض بودم و خودش هم میدونست) و البته چند تا سیلی هم زد. بعد وسایلمو جمع کردم که برم و بلیط برای روز بعد گیرم اومد، کاملا بی تفاوت از رفتن من بود و منم وقتی یادم اومد پدر مادرم خودشون بیمارن و مشکلات زیادی دارن، پشیمون شدم از رفتن متاسفانه جایی نداشتم برم و موندم خونه از اون روز تا الان با هم حرف نزدیم و میدونم که اصلا دلش نمیخواد آشتی کنه. منم وقتی به این فکر میکنم علاقه ای مثل اون اوایل بینمون نیست و اینجا بدون حتی یک دوست صمیمی دارم زندگی میکنم بیشتر دلم میشکنه 

اطلاعات تکمیلی

سن ۲۸ جنسیت زن شغل حسابدار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام امیدوارم که خوب باشید ببینید توصیه می کنم حتما به یک مشاور یا زوج درمانگر به طور حضوری مراجعه کنید اساساً رابطه زناشویی به این شکلی که شما با هم ارتباط دارید پیش نمی‌رود زن و شوهر هیچ وقت قرار نیست روی همدیگر دست بلند کنند یا اینکه با هم قهر کنند یا سرزنش کنند یا تحقیر کنند یا توهین کنند هیچ کدام از این رفتارها نباید صورت بگیرد بلکه زن و شوهر اگر مشکلی با همدیگر دارند باید بتوانند با یکدیگر در موردش صحبت کنند.بدون اینکه یکدیگر را مورد سرزنش یا توبیخ قرار دهند . توصیه می کنم کتابهای ازدواج بدون شکست و هشت درس برای روابط زناشویی بهتر هر دو کتاب نوشته دکتر ویلیام گلاسر و ترجمه دکتر علی صاحبی را مطالعه کنید.

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha