بی فکری و بیکاری پدرم

سلام. هر چی از بچگی یادم میاد فقر و نداری بوده اونم فقط بخاطر تنبلی پدرم. مادرم دو شیفت کار میکرد و پدرم چند ماه کار میکرد و چند ماه خونه بود. البته کارش همیشه آزاد بود و یه شغل ثابتی نداشت واسه همین هیچوقت بیمه نداشتیم. حدود ده سال پیش یه دفعه یه روز اومد خونه گفت دیگه من نمیتونم کار کنم من دیگه باز نشسته شدم! مادرم پنج سال مداوم تنهایی کار کرد و پدرم اصلا سر کار نمی رفت و فقط میگفت من افسردگی دارم و نمیتونم سرکار برم هر کاری میکردیم هم دکتر نمیومد تا اینکه مادرم خسته شد و پنج سال پیش درست زمانی که همسرم میخواست بیاد خواستگاری از خونه رفت و دیگه برنگشت. رفت پیش خواهر برادرم و بعدش هم با کمک اونا شروع کرد به اجرا گذاشتن مهریه و نفقه. من موندم و پدرم. پدر من 57 سالشه. تو این پنج سال هر جا کار کرد نه تنها یه قرون پس انداز نکرد بلکه مهریه و نفقه مادرم رو هم نداد و جهیزیه من رو هم نداد و فقط دنبال خوشگذرونی بود! حتی خونه هم نداره و مستاجره! یک سال پیش پدرم گیر داد من زن میخوام . هر چی گفتم نمیتونی خرج بدی کدوم زن با این وضعیت میاد تو زندگیت به خرجش نرفت. دید من اقدامی نمیکنم خودش یه نفر رو پیدا کرد و صیغه کرد. زن بسیار خوب و آروم و بسازی هست. اما پدرم درست نشد! این زن از شوهر قبلش چند سال مهریه طلب کار بود الان پدر من اون مهریه ها رو میگیره میخوره و سرکار نمیره باز! تو این وضعیت اقتصادی زن بیچاره میره خونه مردم کار میکنه که خرج غذاشون در بیاد! من دیگه خسته شدم از این کارهای بابام. میدونم در آینده میخواد بیفته گردن من! هیچی واسه آینده نداره! حتی یه بیمه! من دیگه شاغل نیستم کلی هم قسط داریم نمیتونم خرج بابام رو بدم! بابام خیلی سرحاله اما سرکار نمی ره! همش استرس آینده رو دارم! به زن دومش چند وقت پیش گفته میذارمت خونه بابات خودم میرم خونه دخترم زندگی میکنم که کرایه و خرج ندم! من مطمئنم شوهرم حاضر نیست با بابام زندگی کنه! خسته ام حتی اگه یه روز خدایی نکرده بابام فوت کنه پول کفن و دفن هم ندارم! خودش هم هرچی باهاش صحبت میکنم فایده نداره و به دعوا ختم میشه! ده ساله همینه! دیگه درست نمیشه! خواهش میکنم منو راهنمایی کنید!