سلام .مادری شاغلم پسر بیست و سه ماهه دارم.و پرستار داره.دپسرم مرتبا میترسه . و وحشت در لحظه ترس توی صورتش مشخصه که دنبال فراره که به من پناه بیاره. مثلا از صدای ماشین سنگین که در کوچه در حال عبوره. از صدای هواپیما که در آسمان در حال عبوره و فقط صدا میشنوه. اگر اطرافیان همدیگر را با صدای بلند صدا بزنند میترسه و گاهی گریه میکنه و فرار میکنه .و چون من در این مواقع میگفتم وای ترسید یا داد نزنید میترسه کلمه ترس را یاد گرفته ودقیقا این کلمه را عنوان میکنه در مواقعی که صدایی ناگهانی از وسایلش بشنوه یا بیفته به صورت سوم شخص عنوان میکنه" ترسید ترسید" .و اما واکنش من اینطوره که با لحن محبت میگم مامان من پیشت هستم بیا بغلم . و از چی ترسیدی.
در ضمن همسرم کنترل خشم نداره . گاهی با صدای بلند فریاد زده که پسرم حضور داشته.من بشدت سعی در کنترل و انجام ندادن اینکارش دارم.
سوال من این هست چه تاثیری در شخصیت فرزندم در آینده داره؟
سلام وقت بخیر .تنش در خانواده باعث اضطراب فرزندت میشه .فقط شما به تنهایی نمیتونی مدیریت کنی شما و همسرت باید تنش هارو باهم از خونه دور کنید .و هربار علت ترس بپرسید و ترس هاشو جدی بگیرید.در زمان نبودنتونم از رابطه پسرت با پرستارش مطمئن شو .موفق باشی
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید