سلام دوست عزيز
متاسفانه انتخاب شما برای ازدواج نادرست بوده و ایكاش همون دوران نامزدی بيشتر راجع به اعتياد و افراد مصرف كننده تحقيق ميكرديد بعد تصميم ميگرفتيد.اما چيزی كه هست سرزنش و حسرت گذشته را خوردن دردی را دوا نميكنه.
پروسه اعتياد همونطور كه گفتيد خيلی سخت هست و به راحتی حرمتها شكسته ميشه و اعتياد خودش رو در زندگی جا ميكنه و بعد از اون پروسه ترک هم خيلی آهسته و سخت پيش ميره.البته اگه فرد بيمار همكاری كنه و بخواد كه تغيير كنه اما اگه غير از اين باشه روند درمان و ترک سختتر خواهد شد و گاهی غير ممكن.
شما اول بايد از همسرتون بخواييد كه به اين شرايط زندگی خاتمه بده و به درمان مراجعه كنن و البته شما هم همراهی اش كنيد و كمكش كنيد اگر قبول نكرد بيشتر اصرار كنيد حتی اگه ميشه كميی ازش از نظر عاطفی و زناشويی فاصله بگيريد يا حتی بهش سرويس نديد.تا مجبور به انجام درمان بشه .اگر باز بی فايده بود از راههای ديگه پيش بريد.
شما دو راه بيشتر نداريد يا به اين زندگی خاتمه بديد يا اينكه همسرتون راضی به درمان بشن و شما كمكش كنيد.
اينكه منفعل در اين زندگی بمونيد و تحمل كنيد به اميد روزهای خوب اين انفاق هرگز نخواهد افتاد.پس هر چه زودتر تصميمتون رو بگيريد
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید