وابستگی شوهر به خانواده اش

با سلام  دوست عزيز 

همسر شما حدود ٣٠سال با اين سبک زندگی كرده و باورش اينه كه اين سبک صحيحه و اما درمورد شما بايد بگم بايد صبور باشيد و با درايت و زنانگی آهسته ،آهسته از ميزان وابستگی بكاهيد و ايشون رو به سمت استقلال هدايت كنيد و مهمترين مساله در اين فرايند اين هست كه شما بايد انگيزه اين تغييرات رو در ايشون بوجود بياريد به اين ترتيب كه با ايشون صحبت كنيد و مثلا ً اهدافی رو مشخص كنيد. (تاهفته آينده هيچ مطلبی از خونه به بيرون راه پيدا نكنه) و اگر تا پايان يک هفته تونستن از پس اين تكليف بربيان مورد تشويق شما قرار بگيرن و نوع اين تشويق به عهده شما و با توجه به شناختی كه از ايشون داريد مشخص بشه (تشويقی ازجنس انگيزه دادن) و بعد همينطور به مدت زمان اضافه بشه و نكته مهم اينه كه اگر در طول اين پروسه خطايی از ايشون سر زد سعی كنيد زياد روی رفتار اشتباه تمركز نكنيد فلسفه اين تكليف اين هست كه با كم توجهی و يا ناديده گرفتن رفتار اشتباه فراوانی اون رفتار رو به حداقل برسونيم و برعكس باتشويق رفتار مطلوب فراوانی اون رفتار رو بيشتر كنيم .نكته مهم ديگه در روابط زناشويی مهارت ارتباط موثر هست يعنی اينكه شما بتونيد خيلی شفاف و واضح خواسته تون از همسرتون رو داشته باشيد و در مورد حس بدی كه هنگام رفتارهای وابسته وار ايشون تجربه ميكنيد باهاشون صحبت كنيد" مثلا وقتی مسائل خصوصی خونه به بيرون از خونه منتقل ميشه احساس ناامنی ميكنم درحاليكه نيازم اينكه به تو تكيه كنم و ازت حمايت بگيرم "اين نمونه ای ازپيام رسانی كامل ، شفاف و واضح بود. اميدوارم با بكار بردن اين توصيه ها بتونيد گامهای موثری درجهت بهبود كيفيت زندگی برداريد.

موفق باشيد