سلام. دوست عزیز با توجه به اینکه شما در دوره نوجوانی به سر میبرید، دوران سخت و پراسترس را پیش رو دارید. نوجوانی دورانی است که حد فاصل دوران کودکی و بزرگسالی قرار دارد و تغییرات بیولوژیکی، شناختی، اجتماعی و .. که در این دوران رخ می دهد، کششی نسبت به جنس مخالف در نوجوانان ایجاد می کند و بنابراین، این گرایش تا حدی طبیعی به نظر می رسد. اما متاسفانه بیشتر نوجوانان در این مرحله هنوز به رسش کافی نرسیده اند تا بتوانند یک ارتباط منطقی و عاقلانه برقرار کنند. عشق، نوجوانان را با مسایلی مواجه می کند که واقعا آمادگی آن را ندارند. برای مثال علاقه شدید یک نوجوان به فردی خاص، در حالی که وی شرایط لازم برای ازدواج را (نه از لحاظ شناختی، اقتصادی و ...) ندارد نتیجه ای جز ناکامی و سرخوردگی نخواهد داشت. از سوی دیگر همانطور که خودتان اشاره کردید نوجوانی دورانی حساس برای ادامه تحصیل و پیروزی و برنامه ریزی برای آینده است. اگر یک نوجوان در این دوران به مساله ادامه تحصیل، یادگیری حرفه ای برای آینده و ... توجه لازم را نداشته باشد، مسلما در آینده نه چندان دور یعنی در دوران جوانی با مشکلات متعددی مواجه می شود. بله، دلبستگی های عاطفی و احساسات عاشقانه گاهی اوقات آن چنان زیاد است که نتیجه آن از دست دادن تمرکز، حواس پرتی و به تبع آن افت تحصیلی خواهد بود. هر چند که قرار گرفتن در عشق های نوجوانی تا حدی اجتناب ناپذیر است اما به نظر می رسد که می توان به نوعی آنها را پشت سر گذاشت و با آنها کنار آمد. البته دوست عزیز تصور نکنید که قصد داریم این احساس را انکار کرده و یا رد کنیم بلکه می خواهیم شما را تشویق کنیم که: اولا دیدگاهی منطقی و درست نسبت به عشق پیدا کنید. ثانیا معنای عشق واقعی را دریابید. عشق پاک و خالصانه بین دو انسان بالغ قابل احترام و حتی وسیله ای برای تكامل معنوی است اما توجه داشته باشید که عشق را می تواند به سه شکل دسته بندی نمود: عشقی که در محبت و صمیمیت خلاصه می شود؛ عشقی که علاوه بر صمیمیت توام با غریزه جنسی و شهوت نیز می باشد. و در نهایت عشقی که علاوه بر صمیمیت و شهوت نوعی تعهد و احساس وظیفه و مسئولیت در روابط عاشقانه نیز به چشم می خورد. آنچه که مسلم است دسته سوم علاقه و عشقی است که دارای ارزش و اهمیت بوده و می تواند پایدار بماند. اگر این علاقه با آگاهی و شناخت و متناسب بودن سایر شرایط و شناخت كافی و اطمینان صورت گرفته نیاز به برخورد ندارد اما در صورتی که این رابطه بر اساس یک اتفاق و تنها تحت تاثیر کششهای جنس مخالف ایجاد شده است که نتیجه آن قابل پیش بینی است و باید روشی برای ترک آن تدارک دیده شود. لذا قبل از شروع به كار باید موضوعات انگیزه ترك مسئله ، اعتماد به نفس و اراده كافی برای مقابله با مشكل حل و فصل و تقویت گردد. ابتدا صادقانه این مسایل را مورد توجه قرار دهید: آیا این علاقه نتیجه یک اتفاق و تصادف ساده است كه اگر این اتفاق در موقعیت زمانی و مكانی دیگری اتفاق می افتاد الآن عاشق كس دیگری بودم؟ آیا این علاقه برگرفته از شناخت این فرد بوده و یا نتیجه احساسی است که ناگهان به غلیان در آمده است؟ آیا تناسبی میان من و طرف مقابل وجود دارد یا اینکه تصور می کنید که عشق کور است و تفاوتها را نمی بیند؟ هرگاه به این نتیجه رسیدید که باید بر این احساس غلبه یافته و کنترل بیشتری بر آن بیابید، وقت آن رسیده که: سعی كنید سرگرمی جدیدی برای پر كردن جای خالی طرف در فكر وذهن خود تدارک ببینید. وقت خود را با رفتن به کلاسهای ورزشی، هنری و ... و ارتباط با افراد قابل اعتماد پر کنید. تا جایی که امکان دارد با این فرد روبه رو نشوید و ملاقات نداشته باشید. اگر فامیل هستید روابط خود را فعلا به حداقل برسانید. مراقب باشید که خلا وجود این فرد باعث نشود که جانشینی برای او پیدا کنید. زود دلسرد و مایوس نشوید با داشتن صبر و تحمل و تداوم برنامه به نتیجه مطلوب خواهید رسید و بتدریج در سایر زمینه های زندگی رشد قابل ملاحظه ای خواهید داشت. هدف زندگی خود را مشخص کنید و برای آن هدف برنامهریزی کنید. روی بالا بردن اعتماد به نفس خود از طریق مطالعه کتاب و کمک گرفتن از یک مشاور کار کنید. این كارها با توجه به شدت علاقه در عرض سه هفته تا سه ماه نتیجه خواهد داد به شرط اینكه تداوم برنامه حفظ و پایداری لازم به همراه داشته باشد. پایدار و پیروز باشید.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید