سلام. من چند ساله ازدواج کردم اونم بیشتر به اصرار خانوادم که به قول خودشون تا دیرتر نشده ازدواج کنم به صورت سنتی ازدواج کردم. مشکل من اینکه همسرم آدم استرسی هست و کوته بینه کلا یکی یه چیزی بگه (خصوصا خانوادم) بحث راه میندازه سر منو میبره و کلا دیگه رفت و آمد و قطع میکنه با طرف. کلا اگه چیزی دلم بخواد جایی بخوام برم یا مهمونی دعوت بشیم منم استرس میگیرم به شوهرم بگم چون اونقدر غر میزنه که آدمو از زندگی سیر میکنه، دلم میسوزه وقتی میبینم دامادهای مردم چقدر با خانواده زنشون میرن میان به حرف زنشونن ولی من خودم تنها باید برم به خانوادم سر بزنم و گردش با خانوادم که دیگه ندارم چون شوهرم جایی باهاشون نمیاد. مقصر مادر منم هست آدم کمالگرایی هست و دوست داره همه چی خوب باشه گاهی یه حرفایی به شوهرم میگه که شوهرم بهش برمیخوره، اگرم به مامانم بگم اینجوری باش حرف نزن ناراحت میشه بهش بر میخوره و میگه مگه چی گفتم شوهرت به درد نخوره اخلاقش اینجوریه اونجوریه، قبلا خیلی دلم میخواست شوهرم با بابام و خانوادم جور باشه ولی نشد که نشد. این وسط هم همه فامیل بهم گیر دادن چرا بچه نمیارید، منم حقیقتش به خاطر این مسائل که دامنه بحثا بعد بچه زیاد نشه اقدام نمیکنم. چیکار کنم؟ در ضمن مشکلات مالی هم داریم که دردسره. شوهرمم عاشق بچه است ولی من نمیخوام چون از زندگیم 100 درصد راضی نیستم و ته دلم شور میزنه خونمون هی داره سوتو کورتر میشه نه بچه ای داریم شوهرمم همش در حال قهر با خانوادمه هم مشکلات مالی داریم،☹️همسرم حتی گفته اگه مادرت بخواد نگه داری کنه بعدها 10 روز بیشتر نشه چون دعوامون میشه
سلام دوست گرامی
خوب شرایط سختی دارید و از نوع ارتباط همسرو مادرتون ناراحت هستید
خوب به بررسی و ارزیابی نیازمند هستید تا ببینید چطور رابطه پیش میره که مادرتون به همسر شما بی احترامی می کنه و شما به حرف پدر و مادر ازدواج می کنید؟ به نظر میاد نقش شما در زندگی بسیار کمرنگ هست خانواده انتخابی کرده و حالا هم درگیر انتخاب هستند
شما هم از ابتدا و شروع رابطه حضور روانی ندارید و بیشتر نگران مادر هستید و تحقیر همسرتون رو نمیبینید و درمورد مسائلتون تسلیم هستید
به نظر میاد همسرتون در یک بازی افتاده اول انتخاب شده و بعد قراره طبق خواسته خانواده شما تغییر کنه و داماد دلبخواه خانواده باشه درصورتی که ایشون با یه سری ویژگی ها وارد زندگی با شما شده که اگر نیاز به اصلاح داشته باشه خودشون باید متوجه بشه و اقدام کنه نه این که هویت خودش بره کنارو طبق معیار مادر شما تعییر کنه
سکان زندگی خودتون رو بدست بگیرید و اول خودتون به همسرتون احترام بگذارید و بعد این انتظار رو در خانواده ایجاد کنید
به شما توصیه می کنم به کمک یک روانشناس روی خودتون و رابطه تون کارکنید
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید