2794

اجتماعی نبودن و عدم اعتماد به نفس همسرم

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 247 بازدید

سلام خسته نباشید

همسرم 33 سالشه و من 29 . حدود 1 سال قبل ازدواج کردم و 9 ماهم عقد بودم همسرم مرد نسبتا خوبیه ولی ازش راضی نیستم اعتماد بنفس فوق العاده پایینی داره روابط اجتماعی ضعیف. زیاد اهل حرف زدن نیست و بیشتر شنونده است و شخصیت درونگرایی داره و تخصیلاتشم فوق ديپلم تربیت بدنی که رشتش بخاطر اینکه بقیه رشته ها دختر پسر قاطی بودن و این نبود انتخاب کرد طبق گفته خودش. دوست و رفیق نداره بجز تک و توکی از همکاراش که گه گداری بخاطر مسایل کاری بهش زنگ میزنن کسی دیگه باهاش تماس نمیگیره تفریح فقط تلویزیون و دنبال بحث سیاسی و اقتصاد و تو کانالای گوشی گشتنه.. الان من باردار و نگران آینده بچم با این خصوصیات همسرم اهل رفت و آمد جز خانواده من و خودش نیست و خواهر برادراش باشون ارتباط نداره خونشون نمیره جو خونشون همینطوره همشون زیاد اهل رفت و امد نیستند و همگی خونه پدر همو میبینن پدرشوهرمم همینجوری با فامیلش قطع ارتباطاته و فامیلش رو منکر میشه که نسبت دارند بارها بهش گفتم نمیخوام مثل بابات باشی رو روابط اجتماعات کار. تغییر زیادی نمیکنه میگه من همون اول بهت گفتم اهل رفت و آمد با کسی نیستم و من دقیقا برعکسشم و از اینکه تو مهمانیها گاهی وقتها باهامه فوق العاده خجالت میکشم به ظاهرش زیاد نمیرسه و همیشه ریشش بلنده و اهل تیپ و لباس خوبم نیست و زمانیم که حرف میزنه یه جمله رو دو سه بار تکرار میکنه که مخاطبش خسته میشه و یا حین حرف زدنش الکی میخنده در صورتی که اصلا حرف خنده داری نمیزنه و طرف مقابلش جدی داره فقط گوش میده این رفتارهاش خیلی عذابم میده چون متوجه میشم بعضیها میگن چه الکی میخنده و بیمزه ست.. حتی مهمانی که خونه پدرم دعوتیم بلد نیست تشکر کنه یا دعوت کنه باید خودم رو زبونش بذارم یا من یه تشکر کنم اونم حرف منو تکرار کنه تو عیدا و مراسم هیچکس بهش تبریک نمیگه خودشم اصلا به کسی تبریک نمیگه حتی با پیامک...  اگر از خانوادم 10 روز بی خبر باشه ازشون سراغ نمیگیره حالشون بپرسه حتی خانواده خودش بارها خانوادم پرسیدن چرا یه سراغی نمیگیره نمیدونم چی بگم.. لطفا راهنمایی کنین چطور میتونم بهش اعتماد بنفس بدم که تغییر کنه و رو خودش کار کنه دوست دارم اهل معاشرت و رفت و آمد باشه توی جمع حرف بزنه حرف تکراری نزنه الکی نخنده دوست و رفیق داشته باشه و... تقریبا بقیه برادراشم همینجورن فقط یکیشون اونم بخاطر اینکه از بچگی تو بازار و اجتماع کار کرده ولی همسرم خیلی شرایطش بده واقعا ناراحتم از این رفتارها


پاسخ مشاور

مشاور خانواده

با سلام 
اين راضي نبودن از شرايط طبق صحبت هايي كه كرديد بيا كننده حساسيت زياد شما است و اينكه شما خواهان كامل بودن همه جانبه هستيد كه خب اين امري محالي است و همه داراي نقض هايي هستند 
بهتر است گاهي ويژگي هاي مثبت أفراد را پر رنگ تَر ببينيم ،قضاوت كردن همسرتان بر حسب حرف هايي كه ايشان خودشان زده اند و به نظر ميرسد جنبه درد و دل داشته باشد خوب باعث سردي روابط ميشود أفراد دو دسته هستند برون گرا و درون گرا اين تفاوت شخصيتي چيز مشكل سازي نيست و به راحتي با درك ويژگي ها ميتوان زندگي ارامي كنار هم ساخت 
جايي بر نگراني نيست در دوران بارداري حساس شدن امري طبيعي أست.ميتوانيد همه اين خواسته هاي رفت امد ،ظاهر ،صحبت بيشتر و...با لحني أرام و بدون تحقيري مطرح كنيد 
مو از ماست كشيدن باعث سردي و تنش هاي زياد تري ميشود تغيير امري ديوار و شايد در اول راه محال باشد مگر اينكه خود فرد مصمم  باشد اما اين ممكن نيست كه كسي ،فرد ديگر را تغيير بدهد ويژگي هايي كه فرد مدت زمان زيادي با أنها زندگي كرده و هويت ان فرد است 
پيشنهاد ميكنم به مشاور فردي مراجع كنيد

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha