ترس و بی اعتمادی نسبت به مردها

سلام دوست عزیز

حالاتی که بیان کرده اید می تواند دلایل متفاوتی داشته باشد:

خاطرات کودکی

باراداری و سوگ فرزند 

فشارهای ذهنی 

استرس بارداری این خاطرات را در شما فعال کرده و باعث مشکلات فعلی شما شده است.

در شرایط استرس زا فرد

خشمیگین میشود

غم شدید را تجربه می کند 

تحت فشار ممکن است رفتارهایی داشته باشد تکرار شنونده و آزاردهنده که برای خلاصی از آنها از موقعیت ها فرار می کند در حال حاضر نیز شما بر اساس گفته هایتان دچار این حالات شده اید.

برای حل اساسی مسائل مراجعه به روانشناس بسیار ضروری است.

اما از تکنیک های زیر نیز می تواند بهره بگیرید:

- با افکار منفی که به ذهن شما خطور می کند، با آرامش برخورد کنید و سعی کنید نسبت به آنها بی اعتنا باشید یکی از روشها این است که روی کاغذی همگی افکار منفی خود را بنویسید؛ وقتی افکارتان را می نویسید آن را بررسی می کنید و به غیر منطقی بودن آنها پی می برید.

- تکنیک انحراف فکر است، یعنی به محض در گیر شدن با این افکار ،ذهن خود را به چیز دیگری منحرف کنید. ذهن انسان نمی تواند در یک لحظه به دوچیز توجه کند مثلا خاطره خوبی را مرور کنید یا اعداد زوج را بشمارید . به تدریج می توانید مدیریت ذهن خود را بدست بگیرید و به افکار وسواسی اجازه ورود ندهید.

- تاخیر فکر نیز روش خوبی است ؛ یعنی به افکارتان بگویید بروند و در ساعتی که برای آنها در نظر گرفته اید بیایند و به تدریج این ساعات را محدود کنید. به این ترتیب شما مدیر و ارباب افکارتان می شوید و از بندگی افکار منفی رها می شوید.
-تکنیک توقف فکر روش دیگری است ؛ شما باید قدرت کافی پیدا کنید و به راحتی دستور توقف به افکار خود را بدهید
تبدیل فکر، نیز برای مبارزه با افکارتان موثر است ،یعنی به محض اینکه متوجه ورود افکار شدید و قبل از ورود شان،آنها را با افکار مثبت جایگزین کنید.
خودتان را مشغول کنید، افکار، در اوقات بيکاری بیشتر رخ می دهند . سعی کنيد زمان های بيکاری خود را با فعاليت هايی که دوست دارید،پر کنید.

به تدریج در ارتباط خود با دیگران نیز این تاثیر را حس خواهید کرد.

ایام بکام🌹🌹🌹