سلام دوست عزیز
امیدوارم که تا الان آرام تر شده باشید.
اینکه افراد نسبت به همدیگر در ابتدای روابط حساسیت داشته باشند البته تا حدی طبیعی است. این حساسیت ها می توانند بیشتر به خاطر عدم شناخت همدیگر باشد.
مقدار حساسیت شما نسبت به همسرتان اینطور که به نظر می آید بیشتر از حد لازم است و بنا به گفته های خودتون هم شما را و هم همسرتان را اذیت می کند.
سوال مهمی که باید از خودتان بپرسید این است که این حساسیت ها آیا به خاطر این است که واقعا و قلبا باور دارید که همسرتان شما را دوست ندارد؟ یا هر باور دیگری که دارید.
یا با این رفتارها همسرتان بیشتر به شما توجه می کند و به شما اطمینان می دهد که دوستتان دارد؟
بعضی وقت ها ما در زندگی خودمان اینقدر چیزها را سخت به دست آورده ایم که فکر می کنیم همیشه باید همینطور باشد پس این را وارد روابطمان هم می کنیم.
اگر حساسیت شما بر اساس یک اتفاقی که افتاده بیشتر شده و یا احساس میکنید که همسرتان از شما چیزی پنهان می کند، بهتر است در یک موقعیت آرام برایش توضیح بدهید که این رفتار به خصوص باعث شده که من به هم بریزم.
اگر هم که این حساسیت از این است که توجه بیشتر می خواهید و یا از دوست داشته شدنتان اطمینان ندارید،راه های بهتر دیگری هم وجود دارند. راه هایی که به دعوا و به هم ریختن وسایل منجر نشود. این رفتار شما در نهایت به شما و رابطه تان آسیب میزند. هیچ کسی دوست ندارد متهم شود و مدام در روابطش آشفتگی وجود داشته باشد.
پس هر وقت این احساس ها به شما دست داد به دنبال اون فکری باشید که نتیجه اش می شود حال بد شما. فکر اینکه دیگه من رو دوست ندارد. مثل قبل به من توجه نمی کند و...
بعد از پیدا کردنش ببینید که آیا فکر من واقعیت دارد؟ شواهدی هست که نشان بدهد که واقعا همسرم من را دوست ندارد؟
وقتی این افکار سراغتان می آیند سعی کنید یا با این سوال ها اثر منفیش را از بین ببرید یا حواستان را پرت کنید تا آرام شوید.
اجازه ندهید افکار منفی شما و همسرتان را آشفته کند و حال خوب رابطه تان را بد بکند.
در آرامش باشید.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید