سلام دوست عزیز
با شرایطی که برایم گفتی باهات از راه دور همدلی میکنم و درک میکنم که درماندگی حال خوبی نیست اما از طرفی هم بابت اینکه شهامت به خرج دادی و تصمیم گرفتی که شرایطت رو بیان کنی و کمک بگیری بهت آفرین میگم. قدم اول رو درست برداشتی و حتما هم که تا آخر درست بر می داری.
دوست من نمیدونم که الان آیا با همسرت صحبت کردی و به خانه برگشتی یا نه، در حال حاضر اگر همسرت در حال و شرایط آرامی به سر میبره باهاش صحبت کن اما نه مثل قبل، برای کمک کردن به خانواده اش محکومش نکن چون الان مهم ترین چیز تو و خانواده تو هستش.
اینکه همسر شما نمیتونه جلوی خشم خودش رو بگیره و با ایجاد ترس و شکستن پرخاشگری میکنه مسئله مهمی هستش که حتما باید به مشاور مراجعه کنه ولی در کنار این قضیه شما هستین.سعی کنید در مسائل کمک کردن به خانواده اش دیگر هیچ حرفی و دخالتی نداشته باشین. با خودتون بگین این همه وقت گفتین آیا چیزی درست شده یا نه؟ پس در این زمینه خودتون رو کنار بکشین. لحن صحبت کردن شما و زمان بیان کردن مسائل نکته بسیار بسیار مهمی هستش که باید رعایت کنید هنگام صحبت کردن با همسرتون. اگر احساس میکنید که خسته است، در کنار خانواده اش هست، عصبی یا کلا در آرامش نیست، هیچ گونه حرفی نزنین. اگر در حین صحبت کردن هم احساس کردین که ممکنه یک دفعه واکنش بدی از خودش نشون بده بحث را خیلی سریع قطع کنید و موضوع رو عوض کنید یا ازش دور بشین و سر خودتون رو با چیزی گرم کنین ولی این کار رو با ظرافت انجام بدین که بر عکس باعث ناراحتی بیشتر نشه.
سلامتی شما و دختران شما در وهله اول قرار دارد. نمی دونم که علت افسردگی شما چی هستش ولی قبل از هر چیزی شما باید ارزش خودت رو دوباره پیدا کنی و به خودت احترام بگذاری و با خودت درست رفتار کنی تا بعد بقیه هم این کار رو بکنند. به فکر خودت باشی و حالت رو خوب بکنی تا بتونی به عنوان یک مادر از بچه هایت حمایت کنی.نیاز داری که عزت نفس خودت رو زنده کنی.
تمام این نکته هایی که گفتم میتونه حالت پیشگیری و موقتی داشته باشه شما و همسر و دختران شما نیاز به مشاوره دارین و بهتر هستش که در اولین فرصتی که دارین به مشاوره مراجعه کنین برای افسردگی خودتون،دختراتون و روابط با همسر و پرخاشگری های ایشون تا مشاور بتونه دقیق تر شرایط رو بررسی بکنه.
برایت آرامش رو آرزو می کنم.
ممنون و خسته نباشید،مرسی از راهنماییتون