2794

بی اعتمادی همسرم نسبت به من

97 بازدید 1 تبادل تجربه

سلام ممنون که وقت میذارید و پاسخ میدید.

پارسال به خاطر یه مزاحمت تلفنی که من واقعا نقشی در اون نداشتم یه فرد آشنا برای من پیام دادن 

و من چون اولین بار بود که با این جریان مواجه شده بودم نمیدونستم چیکار کنم و واقعا ترسیده بودم چون همسرم بسیار آدم عصبانی هستش نخواستم چیزی به اون بگم و ترسیدم که باهاش در میون بذارم . و خودم از اون فرد خواستم که دیگه مزاحمم نشه و گفتم که من زندگی و همسرمو دوست دارم خواهشا زندگیمو به هم نریز .شوهرم اون پیام ها که بین من و اون آقا بود رو توی گوشیه من دید و یه دعوای  حسابی داشتیم .

و از اون روز کلا بهم بی اعتماد شده. به جان تنها دخترم من چه قبل از ازدواج و چه بعدش با هیچ کس هیچ رابطه ای نداشتم شوهرم قبلا بهم واقعا اعتماد داشت اما بعد اون ماجرا کلا عوض شد خواستم که اوضاع عوض بشه .فکر میکردم دیگه دوستم نداره و اوضاع با یه بچه تغییر میکنه اما نکرد . الان که دخترم شش ماهه شده به من میگه تو از اول خراب بودی و خیلی حرفهای دیگه که واقعا دلم شکست . من خیلی دوستش داشتم ولی الان که میبینم براش ارزشی ندارم و حرمت بین منو خودشو اینطوری بدون هیچ دلیلی میشکنه واقعا ازش متنفر شدم . یعنی هیچ حسی دیگه بهش ندارم . نمیدونم چیکار کنم؟ نه شغلی دارم که با دخترم تنها زندگی کنم نه دیگه دوست دارم با شوهرم بمونم با اینکه عذرخواهی کرد گفت عصبی بودم یه حرفی زدم. اما من دیگه نمیتونم ببخشمش دیگه نمیتونم فحش هایی بشنوم که لایقش نیستم 

خانواده ام هم سنتی هستند کلا مخالف طلاق هستند کسی رو ندارم که بهش بگم به نظر شما چیکار کنم بهتره واقعا راهی برام نمونده خیلی دل سرد شدم از زندگیم 


اطلاعات تکمیلی

سن ۲۳ جنسیت زن شغل دانشجو وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام به شما

من هم از شما ممنون هستم که کلینیک نی نی سایت را انتخاب کردین☺

متوجه حس ناراحتی و دلشکستگی که برایتون پیش آمده هستم و امیدوارم با همفکری و بازنگری این موضوع رفته رفته شرایط بهتر و ناراحتیتون کاهش پیدا کند.  
چقدر بهتر بود که شما سن همسر و مدت زندگی مشترکتون رو هم ذکر میکردید،همینطور نحوه ی آشناییتون، اینکه آیا از قبل آشنایی با هم داشتید یا خیر؟
اینکه این آقای مزاحم آشنا بودند برایم این سوال را ایجاد کرده که آیا همسرتون هم ایشون را میشناختند؟ قبل از این موضوع رفتار همسرتون چگونه بوده؟ آیا سختگیری خاصی نسبت به شما اعمال میکردن؟ در حال حاضر هم که دانشجو هستید و طبیعتا رفت و آمد به دانشگاه دارید ، بعد از این موضوع آیا همسرتون سختگیری یا محدودیتی را برایتان قائل شدند؟
پاسخ به این سوالات خیلی کمک کننده خواهد بود.

اعتماد یکی از مهمترین و زیر بنایی ترین مفاهیم در روابط است که حاصل شناخت طرفین در طول زمان است و به یک باره ایجاد نمیشود و طبیعتا به یک باره هم از بین نخواهد رفت اما آنچه که موضوع را سخت تر میکند؛ نحوه برخورد ما با این قبیل مسائل است. طبیعتا در طول زندگی زمانهایی پیش می آید که هر کدام از زوجین درگیر اشتباهاتی میشوند که موجب سوء تفاهم خواهند شد و بسته به میزان اعتماد و نوع شخصیت طرفین و صمیمیتی که برقرار هست، میتوان با آنها برخورد مناسبی نمود و از آنها عبور کرد.
اینکه شما از ترس عصبانی شدن همسرتون خواستید به تنهایی این مسئله رو حل کنید رو درک میکنم اما متوجه شدید که این ترس تبعات بدتری را به همراه داشته.
در یک رابطه وقتی دلخوری و یا سوءتفاهمی پیش می آید هر دو طرف در آن سهم دارند حال یا کمتر و یا بیشتر، بنابراین در رفع مشکل هم این احساس مسئولیت متوجه دو طرف خواهد بود. من متوجه نحوه برخورد نامناسب همسرتان هستم و در این رابطه هم پیشنهاد میکنم که ایشون رو ترغیب کنید با یک روانشناس صحبت کنند که میتونه بسیار کمک کننده و تسهیلگر باشه چرا که افکار و رفتار و نگرانیهای ایشون نیاز هست که بررسی شوند اما برای بهبود شرایط خوبه که شما هم روی این موضوع متمرکز شوید و یک بار دیگر موضوع را بازنگری کنید، اینکه چه عواملی حتی جزئی میتوانند در پیدایش این مسئله دخیل باشند، برای تلاش در این مسیر به ویژگیهای مثبت و محاسنی که این زندگی مشترک داشته فکر کنید و توجه داشته باشید که هر قدمی که در این مسیر برمیدارید ابتدا جهت رفع رنجش و احساس رضایت شخص خودتون هست اینکه بعدها از اینکه تمام تلاشتون رو کردید احساس رضایت خاطر داشته باشید. بنابراین خیلی خوبه که به سوالات پاسخ بدید و نکته ای به نظرتان رسید برام بنویسید☺

  با تشکر از همکاری و همراهی شما🌹
 

 

تجربه شما

login captcha

ممنون از پاسخ کارشناس

منو همسرم دوساله ازدواج کردیم من بیست و دو ساله هستم شوهرم بیست و شش ساله 

ازدواج ما خیلی سنتی بوده فامیل هستیم ولی به دلیل مسائل ارث و میراث رفت و آمد نبود کلا آشنایی نبود 

بعد آشتی فامیلی اومدن خواستگاری 

اون مزاحم آشنای خانوادگی بودن و همسرم دورادور میشناختن

راستش قبل این جریان اصلا سختگیر نبود به زبان ساده تر گیر نمیداد کلا 

بعد این جریان تا بارداری من اخلاقش خیلی بد بود اما حامله که بودم باز بهتر شد 

برای رفت و آمد دانشگاه مشکلی نداره چند باره یهویی اومده دانشگاهم یا با خودم بردم سر کلاس 

میدونه خیلی رفتارم خوبه توی محیط دانشگاهی اصلا مشکلی نیست 

جاهای دیگه خیلی گیر میده 

روی گوشیم خیلی حساسه چک میکنه خیلی 

مثلا شارژم که تموم میشه میگه چیکارش کردی با کی حرف زدی؟! پیام ها و تماس هامو چک میکنه. از این مدل رفتارها

دعوا هم که میشه مدام به روم میاره . یه جوری انگار که من خیانت کردم داره تحملم میکنه 

من تمام تلاشمو میکنم که ثابت کنم اما واقعا خسته شدم برای کاری که نکردم باید جواب پس بدم 

من به خاطر جلب اعتمادش تلگرام و اینستاگرام رو حذف کردم شماره ام رو عوض کردم دیگه مشکلی نبوده از اون موقع ولی از یاد نمیبره مدام به روم میاره 

اگه سوال دیگه ای هم داشتید جواب میدم 

بازم ممنونم از راهنمایی هاتون ممنون که هستید



@pampamiiii

سلامی دوباره به شما و تشکر از اینکه به سوالات پاسخ دادید و ببخشید که به دلیل مشکلات در اتصال اینترنتی به موقع قادر به پاسخگویی نبودم☺


 اینکه دو سال از زندگی مشترکتان میگذرد و این مسئله هم در اوایل زندگیتون پیش آمده و همسرتان، فرد مزاحم را تا حدودی میشناختن، عواملی هستند که موجبات بدبینی همسرتان را فراهم کرده و البته به نظر میرسد که همسرتان از یک بی اعتمادی و عدم امنیت شخصی رنج میبرند که با این موضوع بیشتر امکان بروز پیدا کرده است.


خیلی خوبه که شما در این مدت تلاش کردید جهت اعتمادسازی و رفع ناراحتی پیش آمده اما آنچه در اولویت قرار دارد حس اعتماد و اطمینانی ست که شما به خودتون و افکار و رفتارتون دارید که در اینصورت نیاز نیست تصمیماتی بگیرید که استحقاقش را ندارید منظورم قبول محدویتهایی ست که آزادی و استقلال فردیتان را تحت شعاع قرار داده است. گاهی اوقات راضی کردن فرد بدبین بسیار سخت است و نتایج مثبتی هم به همراه نخواهد داشت. احترام به هنجارهای خانواده و پایبندی و تعهد به ارزشهای زناشویی از الزامات نگهداری از روابط زناشویی است اما تا جاییکه که شخصیت و هویت شخصی هر کدام از شما حفظ شود.


همانطور که قبلا هم تاکید کردم ، لازم هست که جلسه حضوری با یک روانشناس(زوج درمانگر) به اتفاق همسرتان داشته باشید تا نگرانی ها و افکار همسرتان هم مورد بازبینی قرار گیرد تا نتیجه بهتری حاصل شود.


انشالله که با همکاری و همراهی یکدیگر بتوانید به نتایج بهتری دست یابید.🌹



پرسش ها و پاسخ های مشابه

بی اعتمادی به همسر

پاسخ دوست عزیز همسر شما در وهله اول یک جنس مذکر هستند ،اینکه قبل از ازدواج با شما با کسی ارتباط داشته باشند چیز بسیار بسیار طبیعی هست اگر چیزی غیر از این بود باید به دنبال مشکلی در ایشون میبودیمشروع زندگی ...

به بی بی چک اعتمادی هست؟

پاسخ ما معمولا به خانم هایی که سیکل قاعدگی منظمی دارند و به موقع دچار عادت ماهانه می شوند توصیه می کنیم اگر می خواهند بدانند که باردار هستند یا نه بعد از اینکه زمان مقرر پریودشان گذشت و خونریزی اتفاق نیفتا...

بی اعتمادی به همسر

پاسخ درود بر شما کوتاه اومدن و یا بی‌محلی کردن، شاید بتونه راهکار موقتی برای خاموش کردن آتش تعارضات باشه اما راه حلی دائمی نیست و مشکلاتی که به شیوه‌ای درست حل و فصل نشن، مجددا تکرار خواهند شد. بنابراین و...

بی اعتمادی به همسر

پاسخ خانم عزیز سلام. افراد با پوششها و رفتارهای مختلف در زندگی ما می آیند و میروند و آنچه مهم است کیفیت رابطه شما با همسرتان است که وقتی علاقه و اعتماد کافی در هردوی شما وجود داشته باشد نباید نگران نوع برخ...