خبرچینی و اختلاف در خانواده

با سلام خدمت مشاورین زحمت کش نی نی سایت. ما خانواده پر جمعیتی هستیم و خب اختلاف نظرها و بگو مگو های زیادی داریم اما همیشه با هم خوب بودیم. مشکل از جایی پیدا شد که برادر بزرگم ازدواج کرد و خواهر بزرگم باهاش (عروس) سر مسائلی دچار اختلاف شد و کلا این خواهر و برادرم با هم بد شدن و رفت و آمدشان قطع شد .اما خب بعضی مواقع با هم حرف میزدن. وضع به همین منوال پیش میرفت و ما خواهر و برادر های دیگه سعی میکردیم زیاد تو مسائلشون دخالت نکنیم. تا پارسال که واسه دختر خواهرم که تک فرزنده یک خواستگار اومد که ما اصلا تو مراسم نبودیم حتی پدر و مادرم هم هیچ وقت دعوت نکردن تو مراسم های آشناییشون از قرار معلوم پسر و دختر همو میخواستن ولی خواهرم اینا ازشون چند ماه وقت خواسته بودن که بیشتر همو بشناسن و تو این مدت دختر و پسر تلفنی و پیامی رابطه داشتن .این چند ماه تموم شده بود و قرار بوده بیان برای بله برون که پسره میگه پس یک فردی در مورد شما حرف هایی به مادرم زده که مادرم مخالف این ازدواج هست.اینجا خواهرم اینا دیگه بهشون جواب رد میدن اما پیگیر میشن اون فرد رو پیدا کنن و پس از پرس و جو اونا میگن عروستون بوده یعنی زن داداشم و حالا خواهرم با همه ما بد شده هر روز سر کوفت میزنه به مامان بیچارم که تو و  عروست زندگی بچه منو خراب کردین. از این طرف ما میگیم شاید داری اشتباه میکنی بدتر آتیشی میشه و میگه طرف داداشتون رو میگیرین.میگیم شاید شخص دیگه ای بوده میگه اونا زن داداش من رو از کجا میشناسن که بگن اون گفته .بعدش هم حرف هایی که اونا گفتن فقط زن داداش میتونه گفته باشه.زن داداشم هم توی این اختلافات اولیه کم مقصر نبوده ولی تو این موضوع من و پدر ومادر و خواهر و برادرام که نمیتونیم بهش تهمت بزنیم شاید همچین کاری کرده باشه شایدم نه خب ما چکار کنیم منظور خواهرم اینه که باهاش قطع  رابطه کنیم. ولی خب اون الان خودش رو بی گناه میدونه. واقعا نمیدونم کی راست میگه کی دروغ چرا اصلا اون خانواده ای که ما رو نمیشناختن (خواستگارها) آتیش ریختن تو خانواده و رفتن .خواهرم رو دوست داریم اما دیگه خسته مون کرده.