2794

وابستگی به همسر

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 66 بازدید

سلام خسته نباشید 

سه سال هست ازدواج کردم . من نمی تونم از شوهرم جدا باشم . وقتی کنار نیست حالم بد میشه و افسرده میشم 

و مسئله بزرگتر این که نمیخوام با خانواده ش تنها باشه . این موضوع منو عذاب میده . البته خانواده ش هم از من خوش شون نمیاد و همیشه میگن دوست دارن شوهرم رو تنها ببینن. آگه شوهرم با  اونا باشه من دیوونه میشم. برام سخته با مادر و خواهراش باشه وقتی من نیستم . اما این حس رو به برادرها و زن برادرهاش ندارم . بزرگترین حساسیت من خواهرها و مادرش هستند. چون هرچی بگن گوش میکنه شوهرم و میگه چشم . مادر شوهرم و دختراش دوست دارند برای زندگی همه تصمیم بگیرند و برای همه تعیین تکلیف کنن. شوهرم هم هرچی اونا بگن میگه چشم 

آگه شوهرم با اونا تنها باشه من تا مرز دیوانگی میرم . جدا از این مسئله خیلی هم دلتنگش میشم . مثلا یک سفر در پیش دارم که مجبور برم ممکنه شوهرم نتونه بیاد . من از الان ماتم گرفتم که چه طوری شوهرم پیش خانواده ش بمونه بدون من و دلم هم براش تنگ میشه. این موضوع زندگیم رو تحت تاثیر قرار داده . هر روز می ترسم که نکنه اتفاقی بیوفته که شوهرم بره با خانواده ش و من نباشم 

کمکم کنید 



اطلاعات تکمیلی

سن 26 جنسیت زن وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاوره خانواده و کودک

سلام دوست خوبم 

با توجه به آنچه گفتيد مسئله ای كه بيشتر از وابستگی به همسر شما را آزار می دهد ارتباط همسرتان با خانواده شان هست ،برای اينكه آرامش پيدا كنيد لازم هست به خانواده درمانگر مراجعه كنيد و با توضيح جزئيات بيشتر مسائل خانوادگی و علت يابی عدم پذيرش شما از سوی خانواده همسر و همينطور افكار ،احساسات و رفتارهای شما در مورد خانواده همسرتان راهكارهای موثرتری بگيريد و مشكلتان را ريشه ای درمان كنيد .

 

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha