سلام عزیزم. چه زندگی سختی داشتی و صبر و تحملت قابل تحسینه. برام عجیبه که انقدر در مقابل تحقیر و محرومیت تحمل داشتی و تصمیم گرفتی دو فرزند داشته باشی. بهرحال بنطر میاد از اون تلاش و صبر راضی هستی. ولی ماجرای میلاد برام گنگ و مبهم هست. چرا باید انقدر توجهش به ایشون جلب بشه؟ میلاد چه چیزی به زندگی همسرت داده که انقدر بهش علاقمند شده؟ رفتار میلاد رو چطور ارزیابی می کنی؟ موضع خواهرت در این بین چی هست؟ و موضع خانوادت؟ مشکل وسواس همسرت الان در چه وضعیتیه؟ همسرت با میلاد چطور وقت میگذرونه که خونه نمیاد؟ مطمئنی مدام با میلاده؟ و چرا با گوشیش مشغول شده؟ این چه ربطی به میلاد داره؟
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید