سلام. من ۵ ساله ازدواج کردم ساله دوم ازدواجم فهمیدم همسرم با همکار خانمش که متأهل هست دوست اجتماعی هستند من پیگیر این ماجرا شدم و همسرمو امتحان کردم شماره ی خانم رو پاک کردم جاش یه شماره ی دیگه سیو کردم و شوهرم متوجه عوض شدن شماره نشد شروع کردم به پیام دادن همسرم خیلی صمیمی حرف زد فهمیدم رابطه ی همکاری نبوده و واقعا دوست بودن بعدش حرفامو صمیمی تر کردم و متوجه شدم اگر اون خانوم با رابطه ی جنسی مشکل نداشته باشه همسرمم مشکلی نداره یه سری حرفها زدم شوهرمم خیلی خوب استقبال کرد، اون موقع با معذرت خواهی همسرم و زیر بار نرفتنش که خیلی از کارهای دیگه که واسه طلاق نگرفتن راضیم کرد، ولی بهش اعتماد ندارم احساس میکنم تو این چند سالم کاری کرده و من خبردار نشدم، ازش دیگه خیانت ندیدم ولی میبینم یه وقتهایی تو خیابون یه کافه ای جایی میریم به دخترا نگاه میکنه. یا عکس دخترهایی که لباس برهنه دارند رو اسکرین میگیره یا دختر فامیلشونو اینستا فالوو کرده بود، سروقت میره سر وقت برمیگرده تو گوشیشم تو این ۳ سال بعد اون ماجرا شماره یا تماس مشکوک ندیدم ولی این کاراشو فراموش نمیتونم کنم، همش تو فکر جدایی هستم چون عصبیم هست و آدم سرد مزاجی هست واسه من، نمیدونم با اینکه از اندام و ظاهرم خیلی راضی هست چرا جای نزدیکی بیشتر تو خواب ارضا میشه، بهم میگه سر کار خیلی خسته میشم، ولی حرفشو قبول ندارم
خیانتش . عصبی بودنش و گاهی دست بزن داشتنش و کاری که باهام کرده تبدیل به یه زنه افسردم کرده. دلم یه زندگیه شاد میخواد تو فکر جدایی هستم ولی از آینده بعد طلاقم میترسم خانوادم پشتم نیستند باید تنها زندگی کنم نمیدونم از پسش بر میام یا نه، زندگیه الانمم که شوهرم صبح میره شب میاد و محدودیت واسه رفت و آمد ندارم در حد معمولی تأمینم میکنه، میشه راهنماییم کنید این مشکلاتم دلیل قانع کننده ای هست واسه جدایی؟
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید