2794
logo

کلیـنـیـک
از ما بپرسید

کلینیک

از ما بپرسید
از ما بپرسید

کلینیک

  1.  کلینیک
  2.  پرسش ها
  3.  روانشناسی
  4.  خیانت و تردید برای طلاق

خیانت و تردید برای طلاق

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 62 بازدید

با عرض سلام و خسته نباشید . 

با اینکه حتی عنوان کردنش هم برام سخته و دلم نمیخواد حتی در موردش بنویسم اما اینطور شروع کنم که من بهمن ماه به طور خیلی اتفاقی و طی یکسری جریانات متوجه شدم که شوهرم با زن برادرم با چت و تلفن با هم در ارتباط هستند. نمیدونم رابطه شون در چه حد بوده چون هر بار که از شوهرم پرسیدم یه دروغی تحویلم داد. یکبار گفت عادی بوده و زن داداشت بد تو رو میخواست و من جوری رفتار و وانمود کردم و بینی من و تو رابطه خوبی نداریم که به تو حسودی نکنه یا نخواد زندگیمون رو بهم بریزه. یکبار دیگه میگفت زن داداشت سعی داشت واسه من ناز و عشوه بیاد و خلاصه هر بار یه چیزی. 

 من اون روز خیلی دلم خواست ازش جدا بشم. هضم این قضیه برام خیلی سخت بود و هست . طوری که حتی تا 3 هفته شبها تا خود صبح بیدار بودم و نمیتونستم بخوابم. 

اما با این وجود چون میدونستم خیلی ها به هزار و یک دلیل از طلاق من خوشحال میشن جدا نشدم ازش. هنوز بعد از گذشت 7 ماه بازم یاد این قضیه میفتم ولی. 

گاهی اوقات تو تنهایی خودم رو میزنم و گریه میکنم. حتی با اینکه به خودم قول دادم دیگه قضیه رو به یادش نیارم که قبحش نریزه اما دیگه از یک جایی به بعد عصبانیتم فوران میکنه و کل گذشته مون و اذیت هایی که منو کرد رو به یادش میارم. 

دوباره چند روزه فکر طلاق زده به سرم به خودم میگم اگه قرار بود فراموش کنم و با این موضوع کنار بیام بعد از 7 ماه اومده بودم. نمیدونم. خیلی سردرگمم. افسردگی گرفتم. یعنی ببخشمش ؟ چون خیلی پشیمون بود همون اول. همش نازمو میکشید . اما الان دوباره تا دعوامون میشه خودشو واسم میگیره. نمیدونم چطور رفتار کنم باهاش ؟ خواهش میکنم منو راهنمایی جامع و کامل کنید. 

اطلاعات تکمیلی

سن 21 جنسیت زن وضعیت تاهل متاهل
  • طلاق
  • خیانت
    • پاسخ مشاور

    مشاور خانواده

    سلام دوست عزیز

    خیلی متاسفم که در تمام این مدت، از بهمن ماه سال گذشته تا الان این حجم از فشار روانی رو به تنهایی تحمل کردین و این همه اذیت شدین. من متوجه شدم که شما و همسرتون گاهی با هم دعوا می‌کنید اما نگفتید برای چی؟ نمی‌دونم چند وقت هست با هم ازدواج کردین. اصلا چطور و چرا ازدواج کردین و رابطه‌تون تا قبل از اون اتفاق چه کیفیتی داشته. چرا همون موقع برای مشاوره اقدامی نکردید و الان چی شده که به این فکر افتادین. میخوام بهتون بگم راهنمایی جامع و کامل وظیفه‌ی هر مشاوری هست و لازمه‌ش انجام یک بررسی جامع و کامل هست. چیزی که در فضای مجازی عملا امکان انجامش وجود نداره متاسفانه.
     

    اما تلاش می‌کنم تا حد امکان براتون توضیح بدم. ببینید عزیزم آدم‌های متاهل دو دسته هستند. یا کلا به تعهد اعتقادی ندارند یا میخوان که پایبند تعهدشون باشه اما به دلایلی نتونستن. دسته‌ی اول رو نمیشه تغییر داد واقعا چون خودشون نمیخوان که تغییر کنن. اونها میخوان که هم متاهل باشن و زن و زندگی داشته باشن، هم با خانم‌های همکار و فامیل و ... روابط صمیمانه و متعددی رو تجربه کنن. اونها میخوان متاهل باشن و در کنار شوهر و زندگی‌شون، با مردهای دیگری هم رابطه داشته باشن. وقتی تعهد به همسر برای کسی ارزش محسوب نمیشه، کاری نمی‌تونیم براش انجام بدیم. آدم‌ها فقط وقتی می‌تونن تغییر کنن که خودشون بخوان. اما در مورد دسته‌ی دوم، باید دید چه اتفاقی افتاده که کار به اینجا رسیده. یعنی چه نیازی در رابطه‌ی بین شما و همسرتون تامین نشده که ایشون  البته اگر مطمئن هستید  جای دیگری به دنبال تامین نیازهاشون رفتن. این چیزی نیست که یک مشاور بتونه بدون صحبت مفصل با شما و همسرتون بهش جواب بده. بنابراین بهتون پیشنهاد می‌کنم همراه با همسرتون، و اگر ایشون قبول نمی‌کنن خودتون به تنهایی برای مشاوره‌ی حضوری مراجعه کنید. تا در نهایت پس از یک بررسی کامل بتونید تصمیم بگیرید که آیا می‌خواهید و می‌تونید همسرتون رو ببخشید یا نه؟ در شرایطی که هنوز شما دقیقا نمی‌دونید چه اتفاقی افتاده و همسرتون از شما درخواست بخشش نکردن، توصیه به اینکه ایشون رو ببخشید واقعا منطقی به نظر نمی‌رسه. ضمن اینکه همونطور که خودتون می‌دونید طلاق، آخرین راه هست. چنین مسائلی در هر رابطه‌ای ممکن هست پیش بیاد و ما نمی‌تونیم هر بار طلاق رو توصیه کنیم هرچند گاهی تنها راه هست. به خودتون فرصت بدید تا در کنار یک مشاور دلسوز، شرایط رو بررسی کنید و بعد بهترین تصمیم رو با توجه به شرایطتون بگیرید.

    به خدای بزرگ می‌سپارم‌تون

    تجربه شما

    اولین نفری باشید که نظر میدهید
    login captcha