بداخلاقی و تغییر رفتار همسر

سلام خانوم دکتر .من تازه عروسی کردم حدود سه ماهه. دو سال عقد یک سال نامزد و دو سال هم دوست بودیم قبلش. من از اخلاق تند شوهرم خسته شدم. آدم نمک نشناسیه. انتظار و توقع از همه کسی داره و تحمل نه شنیدن نداره. من باید صبح تا شب کار کنم و آخرم غرو توهین بشنوم. اوایل رابطمون خوب بود. اما کم کم تحمل من تموم شد. شوهرم بعد عروسیمون شروع به رژیم‌های بدنسازی انواع دارو و مکمل کرد .خوراکش فقط مرغ و گوشت خالی بود همش گشنش بود و تمام عقده هاشو سر من خالی میکرد. رابطه جنسی ماهی یکبار شد.که توی روحیه منم خیلی تاثیر داشت. من اما سعی کردم پشتش باشم و تو این روزای سخت حمایتش کنم. تا اینکه بازوش کشیده شد و بعد از اونم حساسیت و کهیر زد و مجبور شد کورتون تزریق کنه که همه زحماتش به باد رفت در شرایطی که دو هفته مونده به مسابقات فقط. رفتارش خیلی بدتر شده. به من بی توجهی می‌کنه. مدام دستور میده.به خودم و خانوادم اهانت می‌کنه. منو تحقیر می‌کنه و حتی تحمل نداره نزدیکش بشینم. علنا حالش از من بهم میخوره. منم افسردگی شدید داشتم که الان دوباره عود کرده. کارم شده گریه. خواستم برم خونه مادرم دو دلم. میخوام جدا بشم از آینده بی پشتوانه میترسم. در حالی که مادرم بهش چک داد برای راه اندازی کارش و چهل تومن وام گرفت. اصلا دم چشمش نیست و میگه کاری نکردید برام.و می‌دونم نره باشگاه شو یا قهر کنم برم تاوانشو با ندادن وام ها و چک های مامانم باید بدم. از طرفیم خردم می‌کنه .اگه اشک بریزم میگه جمع کن خودتو ، حالم ازت بهم میخوره. گمشو و فلان و بهمان. طلاهامم برای چکاش فروختم. دیگه به بن بست خوردم. حس میکنم تو منجلاب گیر کردم که در نمیام. پدرمم بچه بودم ترکمون کرد و هیچ پشتوانه ای ندارم.دلشکسته و آزردم. هر کاریم کردم باهام نیومد مشاوره و تنها رفتم که گفتم تنها فایده نداره. دیگه چه راهی دارم. کمکم کنید.