شوهر من دچار افسردگی هست و تمام تلاش من برای درمان ایشون بی نتیجه بود برای همین من هم الان ۵ ماهه خونه پدرم هستم.
علائم افسردگی شوهرم شامل بی میلی و بی رغبتی شدید نسبت به همسر و زندگی. فحاشی و بددهنی، داشتن دست بزن به نحوی که جرأت کوچکترین اعتراض یا بحث یا انتقادی رو نداشتم وگرنه سریع به من حمله می کرد و کتکم می زد. کنترل بیش از اندازه ی من و گرفتن هرگونه آزادی، جوری که من به سمت افسردگی پیش میرفتم.
الان همسرم چند جلسه با مشاوری صحبت کردن البته بدون حضور من. مشاور گفتن افسردگی ایشون با روانکاوی و مشاوره قابل درمانه ولی علائمی که من از همسرم دیدم نیاز به روان درمانی و دارو درمانی هم داره. خواستم راهنماییم کنین که آیا ایشون قابل درمان هستن چون من هیچ امنیت جانی و روانی پیش ایشون ندارم و این که طول دوره درمان چقدر طول میکشه و اینکه من چطوری میتونم کمکش کنم
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید