سلام. من احساس دو قطبی بودن شدید به خودم دارم همش در حال برنامه ریزی هستم برای کار، ادامه تحصیل و از لحاظ احساسی مدام توی شک هستم یک روز عاشقم یک روز فارق اصلا نمیدونم از خودم چی میخوام روی ادامه زندگیم موندم و نمیدونم با همسرم ادامه بدم یا نه آدمی به ظاهر روشن فکرم ولی بعضی وقتها با این افکار کاری میکنم که تا این لحظه عمرمم نمیتونم فراموش کنم احساس بی خاصیت بودن دارم از بلاتکلیفی خودم خسته شدم مدم خوابم و وقتی بیدار به فکر اینم که کسی برام ارزش قایل نیست و من بی اهمیت ترین آفریده خدام
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید