2794

وابسته و مطیع همسر بودن

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 80 بازدید

سلام. من 13 ساله ازدواج کردم. همسرمو خیلی دوست دارم. اوایل طاقت دوریشو نداشتم و واقعا اذیت میشدم. همه حرفهاشو گوش میدادم. میگفت شبه نه نمیاوردم.

فهمیدم که اینا مال اوایل ازدواجه و بعدا رنگ منطق رو عشق رو میگیره و از این احساسات کم میشه. اما الان بعد از 13 سال و داشتن دوتا بچه من هنوز همون جورم. تا ازم ناراحت میشه دیگه انگار دنیا برام سیاه میشه. میخوام همه جوره حرفاشو گوش بدم و نه نیارم. دلم نمیخواد اینجوری باشه. دلم میخواد بعضی اوقات بخاطر خودم حرفشو گوش ندم ولی نمیتونم.

البته اونم خیلی هوای منو داره و منو دوست داره. ولی دیگه مثل من اینجوری نیست.

 میخواستم ببینم این چیزهایی که من گفتم طبیعیه؟ البته بگم که فقط نسبت به همسرم اینجورم. وگرنه اصلا حرف و نظر دیگران برام مهم نیست. انگار دنیا فقط برام همسرمه. من کسی رو ندیدم اینجوری. اصلا درسته طبیعیه؟ یا من مشکل دارم؟

اگه من مشکل دارم از کجا نشات گرفته؟ باید چیکار کنم لطفا راهنمایی بفرمایید


اطلاعات تکمیلی

جنسیت زن وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیز

بین عشق واقعی و وابستگی تفاوت وجود دارد در عشق واقعی دونفر به هم تعلق خاطر دارند اما در وابستگی تملک هست در عشق واقعی احترام به استقلال است اما در وابستگی اسارت است در عشق واقعی تعادل در احساسات هست اما در وابستگی افراط و تفریط در بیان احساسات هست عشق واقعی منجربه رشد متقابل می شود و یک رابطه شفابخش است اما وابستگی به نوعی آسیب زاست عشق واقعی در بستر سلامت روان شکل می گیرد اما وابستگی در بستر بیماری روانی واقع می شود حال تفاوت عشق واقعی و وابستگی رو دیدید حال خودتون به نوع رابطه خودتون و همسرتون نگاهی کنید و ارزیابی کنید اگر وابستگی بود دنبال درمان باشید 

 

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha