با عرض سلام خدمت شما
مادر عزیز، نیازمندی رابطه خوب پسر و همسر شما، رابطه دوستانه و عاشقانه شما و همسرتان است. اینکه شما و همسرتان به عنوان والدین دارای نقطه نظر و دیدگاه یکسان در مورد سبک زندگی، اهداف زندگی و اقدامات باشید و در یک جهت حرکت کنید، بسیار تاثیر گذار بر شیوه فرزندپروری شما است.
وجود محیط گرم و روح افزا و بالنده خانواده امنیت خاطر هر یک از اعضاء را بیشتر می کند و تکیه گاهی مطمئن برای آرامش آنها خواهد بود. فقدان یا کاهش امنیت در خانواده و عدم توجه به نیازهای عاطفی اعضا می تواند زمینه ساز اضطراب، افسردگی، سرخوردگی، عدم اعتماد به نفس، احساس بی کفایتی، انحرافات اخلاقی و سایر آسیب ها گردد. یک خانواده از آن جهت که یک مجموعه انسانی است، دائماً در حال تغییر است یعنی اعضاء آن از نظر سنی، میزان سلامت، علاقهمندی ها، شرایط مالی، تولد فرزند و یا تولد یک فرزند معلول و ... تغییر می کنند و از نظر نیازها، توانایی ها، آرزوها و خواسته ها نیز دگرگونی هایی در آنها صورت می پذیرد. بدین ترتیب با تغییر موقعیت و شرایط افراد، کل خانواده هم تغییر می کند.
عوامل مؤثر در پایداری زندگی زناشویی
ادامه زندگی زناشویی موفق و سالم به عواملی بستگی دارد که تشکیل دهنده پایه های اساسی مشترک است و از اهمیت خاصی برخوردار هستند که عبارتند از:
1. رابطه سالم دو طرفه: انسان ها در صورتی می توانند با هم ارتباط صمیمی و سازنده داشته باشند که مسالمت آمیز و با رعایت حساسیت های یکدیگر و تؤام با احترام متقابل باشد. بدیهی است کمتر رابطه ای را می توان یافت که به اندازه رابطه بین زن و شوهر دارای اهمیت و حساسیت خاص باشد و اگر رابطه زن و شوهر بر پایه کنش ها و واکنش های مناسب و متقابل استوار گردد، صمیمیت و دوستی بین آنان روز به روز پایدارتر می شود. در رابطه سالم دو طرفه باید به موارد زیر توجه داشت:
- رعایت نیازها و خواسته های یکدیگر
- پذیرش دیدگاه های یکدیگر که منطقی یا عملی است
- کنترل رفتارهای تؤام با عصبانیت و پرخاشگری
- توجه به مسئولیت هایی که بر عهده هر کدام قرار دارد و انجام آن
- توجه به ناتوانی هایی که در زندگی مشکل ساز است و تلاش در رفع آن ها
- خودداری از رفتارها و گفتارهای ملامت آمیز و یا تمسخر آمیز
- تعدیل خواسته ها و انتظارات خود در حد توانایی های یکدیگر
- فهم و درک تلاش بیش از حد متعارف و مسئولیتی که یکی از طرفین برای ثبات و پیشرفت خانواده انجام می دهد تا دیگری بتواند با آرامش زندگی کند و ابراز قدردانی از این تلاش.
2. توانایی برقراری رابطه دوستانه و عاشقانه: در صورتی که زن و شوهر هر دو توانایی برقراری ارتباط دوستانه و عاشقانه را داشته باشند، زندگی لذت بخش و شیرین تر خواهد بود که این حالت حتی مانع از بروز بسیاری از این مشکلات و کشمکش های دیگر می شود.
3. میزان روابط جنسی: در ابتدای زندگی زن و شوهر تمایلات جنسی بیشتری دارند که به تدریج و با افزایش سن میل به روابط جنسی کم می شود، اگرچه مواردی وجود دارد که با افزایش سن در تمایلات و تعداد روابط جنسی بی تأثیر است. روابط جنسی، روابط عاطفی و احساسی بین زن و شوهر را پایدارتر می کند.
4. اعتماد متقابل: رابطه دو طرفه ای که بر درک و فهم متقابل استوار باشد، منجر به اعتماد متقابل می گردد. در ابتدا انتظار زن و شوهر از یکدیگر این است که هر کدام از جهات گوناگون به دیگری اعتماد کنند. ممکن است این اعتماد از شروع زندگی وجود داشته باشد و یا ابتدا وجود نداشته باشد. ولی بعد ها با برخوردها و عکس العمل های دوستانه این اعتماد به وجود می آید.
5. صداقت: اعتماد متقابل وقتی به وجود می آید که صداقت متقابل در همه زمینه ها حفظ و به آن اهمیت داده شود. زمانی راستگویی ضروری است که با زندگی مشترک، ارتباط تنگاتنگ و حساس داشته باشد.
6. وابستگی: با گذشت زمان و در صورتیکه رابطه بر پایه های اساسی زندگی استوار باشد، وابستگی به شکلی طبیعی بین زن و شوهر ایجاد می گردد و این وابستگی به یکدیگر به معنای وابستگی به زندگی مشترک توام با احساس آرامش و لذت بردن از بودن در کنار یکدیگر و همفکری و کوشش برای داشتن زندگی بهتر و در عین حال تبادلات احساسی و عاطفی و همدردی و همدلی است. فهم متقابل احساسات و عواطف موجب می گردد که وابستگی عاطفی و احساسی به استحکام بیشتر و رابطه صمیمانه تر بین زن و شوهر منجر شود.
7. احساس امنیت: به ندرت می توان زندگی مشترکی را یافت که بتوان بدون احساس امنیت پایدار بماند. هر انسانی نیازمند داشتن اطمینان و در نتیجه امنیت از جهات مختلف به ویژه احساس عاطفی و مادی است.
8. همانندسازی زن و شوهر با یکدیگر: پس از ازدواج رابطه بین زن و شوهر موجب می شود که هر کدام به نوعی تحت تأثیر تفکرات و عقاید و رفتارهای دیگری قرار گیرد و بعضی از آن ها را بپذیرد و در نتیجه طرفین به یک الگوی مشترک دست یابند و این همان حالتی است که باعث می شود زن و شوهر به نوعی رابطه تعامل یافته دست یابند.
9. نیازهای پدرانه و مادرانه زن و شوهر از یکدیگر: به طور ناخودآگاه مرد از همسر خود تصویری از مادر و زن از شوهر خود تصویری از پدر دارد که این بستگی به نوعی کیفیت رشد روانی فرد در کودکی و چگونگی روابط والدین با فرزندانشان دارد که همین امر تعیین کننده شدت و ضعف نیازهای پدرانه و مادران زن و شوهر از یکدیگر است. در صورتی که چنین احساس و نیازی در حد طبیعی و در حد توانایی دیگری باشد که بتواند آن را برآورده سازد، احساس رضایت پدید خواهد آمد.
من فکر می کنم قبل از هر چیز به یک زوج درمانگر مراجعه نمایید تا به شما در حل مشکلات خانوادگی کمک کنند و سپس به موضوع رابطه فرزندتان با پدرش، متمرکز شوید.
کیفیت و نوع رابطه زوجین تاثیر مستقیم بر روی ارتباط با فرزندشان دارد. پایه و اساس رابطه والدین و فرزند، رابطه صحیح و داشتن سبک دلبستگی ایمن بین پدر و مادر است.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید