2794

از دست رفتارهای مادرم خسته شدم

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 112 بازدید

با سلام و خسته نباشید.

ما سه تا خواهریم، پدرم چندین ساله فوت کرده و مادرم سرپرست ما بود. ایشون به هیچ وجه مدیریت و تربیت خوبی نکردن بچه هاشونو، با وجود داشتن حقوق در حال حاضر کلی قرض بالا آوردن، کلا بی فکر و بی برنامه هستند، شهرمون کوچیکه و خیلی جاها آبروی ما رو بردن، من همیشه به شدت باهاشون مدارا میکردم و صبوری ، اما الان دیگه اونقدر هر سری یک کار اشتباه میکنه و من با لحن خوب راهنمایش میکنم اما اصلا گوش نمیده دوباره کارشو تکرار میکنه، دوتا خواهر دیگم یکسره باهاش دعوا میکنن، ولی من با زبون خوش بهشون میگم، دیگه اونقدر جوش زدم و غصشو خوردم عصبی شدم و از زندگی خودم موندم حوصله همسرمو ندارم .چند روز پیش دوباره کار بدی کرد ،آنقدر که ناراحت شدم از ته دل، بهش پیام دادم من دیگه باهاتون کار ندارم ، مادر دختری ما تموم شد، از اون روزم دیگه نه زنگ زدم نه رفتم خونش، منم زندگی دارم میخوام بچه دار شم، ولی از صبح تا شب غصه کارهای مادرمو میخورم طوری که از زندگیم میمونم، خودشم اصلا حاضر به تغییر نیست، به نظرتون چیکار کنم؟

اطلاعات تکمیلی

سن 28 جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست گرامی

به نظر میرسه شما ازدواج کردید اما هنوز درگیر رفتارهای مادرتون هستید و انرژی روی زندگی مشترک خودتون نمی گذارید چون تمام انرژی خودتون رو بر روی رفتارهای مادرتون متمرکز کردید و این به زندگی مشترکتون در طول زمان صدماتی رو خواهد زد شما مستقل شدید و مسئول رفتارهای مادرتون نیستید و از سرزنش مادرتون دست بردارید و با ایشون مهربانانه رفتار کنید و مثل والد مادرتون و در نقش والد مادرتون نباشید بلکه نقش فرزند مادرتون رو داشته باشید تا به آرامش بیشتری دست پیدا کنید تعادل وقتی بهم می خورد که شما فرزند هستید اما تلاش می کنید نقش والدگری برای مادرتون داشته باشید و خودتون رو از فرزندی بی نصیب می کنید به هر حال مادرتون تا الان اگر قرار بود با صحبت های شما تغیر کنند می کردند احتمالا خودتون هم متوجه شدید انرژی بیهوده می گذارید راه حل این مسئله اجتناب کردن از مادرتون نیست بلکه مهربانی و عشق فرزندی است بدون سرزنش و نامشروط 

 

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha